چند روز پیش خبرگزاریها از تعطیلی یا نیمه تعطیل شدن ۷۰ واحد نساجی به دلیل عدم ترخیص مواد اولیه آنها خبر دادند. این خبر در پیوند با فیلمهای منتشر شده از تعطیلی یکی از بزرگترین واحدهای نساجی در استان گیلان و همزمانی آن با طرحهای وزارت صمت جهت احیای صنایع کشور تا پایان امسال سبب شده تا سوالات زیادی در خصوص اقدامات عملی و نیز تسهیلات تخصیص داده شده برای احیای این واحدهای تولیدی مطرح شود.
در این راستا طبق اعلام وزارت صمت ۸۱۹ واحد تولید از ابتدای سال جاری احیا شده و قرار است تا پایان سال این رقم به دو هزار واحد برسد. همچنین همزمان با انتشار خبر اعطای ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به واحدهای تولیدی، سامانهای ۲۴ ساعته نیز برای دریافت و رسیدگی به مشکلات تولیدکنندگان از سوی این وزارتخانه راهاندازی شده است.
شرکتهای فعال در بورس ویترین صنعت نساجی نیستند
در همین رابطه علیرضا حائری عضو هیاتمدیره جامعه متخصصین نساجی ایران و عضو هیاتمدیره خانه صنعت استان تهران در رابطه با تعطیلی هفتاد واحد نساجی در سراسر کشور، توضیح میدهد: این آمار ارائه شده چندان موثق نیست، زیرا در گزارشها تصریح شده که این ۷۰ واحد به دلیل مشکلات ناشی از عدم تخصیص مواد اولیه تعطیل یا نیمه تعطیل شدهاند؛ حال آنکه عمده مواد اولیه صنعت نساجی الیاف پنبه، پلیاستر، اکریلیک و پلی پروپیلن است که هیچکدام از آنها در گمرکات کشور دپو نشده و مشکل ترخیص نیز ندارند. ضمن اینکه ما در تولید الیاف پلیاستر تقریباً خودکفا هستیم و چیپس پلیاستر نیز توسط پتروشیمیها به اندازه کافی تولید میشود. در مورد الیاف پنبه نیز حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد آن در داخل تولید میشود و با توجه به اینکه اکنون فصل برداشت پنبه است، نیاز به واردات آن حداقل تا شب عید وجود ندارد. از سوی دیگر پتروشیمیها ۱۰۰ درصد الیاف پلی پروپیلن را تولید میکنند که در این رابطه حتی مازاد نیاز نیز در کشور وجود دارد. تنها در این راستا، عرضه این مواد از سوی پتروشیمیها به گونهای است که با قیمت گران تر به دست مصرفکننده میرسند. بنابراین این آمار چندان دقیق نبوده و ممکن است تعطیلیها مربوط به واحدهای تولیدکننده پوشاک باشد یا اینکه تعطیلیها به دلایلی همچون کمبود نقدینگی و وضعیت بازار باشد نه اینکه صرفاً به جهت کمبود مواد اولیه و عدم ترخیص آنها این واحدهای تولیدی ناچار به تعطیلی شده باشند.
وی در ادامه میافزاید: لازم به یادآوری است که اکنون بیش از ۷ هزار واحد نساجی در کشور وجود دارد که حتی اگر ۷۰ واحد آنها نیز تعطیل شده باشند، این رقم تنها ۱ درصد این واحدها را پوشش داده و چندان قابل توجه نیست. البته نه اینکه این تعطیلیها مهم نباشند، زیرا تعطیلی یک واحد نیز اهمیت دارد، اما عدد ارائه شده، چندان قابل توجه نیست.
حائری همچنین در مورد جدیدترین آمار در خصوص صنایع نساجی و اینکه شرکتهای نساجی فعال در بورس جز زیان دهترین شرکتها در طول ماههای گذشته بودهاند نیز تاکید کرد: متاسفانه واحدهای نساجی زیادی در بورس وجود نداشته و تعداد آنها از انگشتان یک دست نیز فراتر نمیرود به طوری که از هر هزار واحد نساجی تقریبا یک واحد در بورس است. در نتیجه ارائه آمار زیان ده بودن این واحدها در بورس نیز چندان شاخص تعیین کنندهای نخواهد نبوده و به طور کلی ویترین صنعت نساجی محسوب نمیشوند.
ابهام در کارآیی طرحهای اعلام شده گذشته
این عضو هیاتمدیره جامعه متخصصان نساجی ایران در مورد اقدامات اخیر وزارت صمت و اثربخشی آن در احیای واحدهای صنعتی کشور میگوید: این شعارها در حدود چهار یا پنج سال گذشته دائم تکرار شده است. ابتدای هر سال شعاری مطرح میشود مبنی بر اینکه تا پایان سال قرار است این مقدار واحد صنعتی احیا شوند، غافل از اینکه هیچگونه اطلاعاتی از اینکه چرا این واحدها تعطیل شده، از کی تعطیل شده و دسته بندی صنعتی آنها چیست ارائه نمیشود.
من سال گذشته نیز طی یادداشتی به این مساله پرداخته و خاطرنشان کرده بودم که چند سالی است موضوع بازگرداندن واحدهای راکد به چرخه تولید، به یکی از اهداف و شعارهای تکراری مسوولان صنعتی کشور تبدیل شده و هر ساله با اختصاص منابعی هنگفت نسبت به انجام این هدف اقدام میگردد. بدون اینکه اطلاعات کامل و جامعی از نتایج این اقدامات در اختیار افکار عمومی قرار داده شود و یا اینکه نهادی مستقل مثل سازمان بازرسی کل کشور بر نحوه اجرای آن و نحوه هزینه کرد این تسهیلات نظارت و یا اینکه از تعداد این واحدهای راکد کاسته شود.
خاطرم میآید که در سال ۱۳۹۵ هم با همین استدلال و با تخصیص منابعی در جهت تامین نقدینگی مورد نیاز واحدهای مشکلدار، صحبت از بازگشت ده هزار واحد تولیدی راکد به چرخه تولید بود. اما هیچگاه گزارشی از نحوه عمل ، تعداد واحدهای راهاندازی شده و میزان موفقیت آن طرح به افکار عمومی ارائه نشد.
در این رابطه سوالات مهم این است که برنامههای قبلی با هدفگذاری بازگشت ده هزار واحدتولیدی به چرخه تولید به کجا رسیده و اجرای آنها چه میزان در افزایش تولیدات صنعتی، ایجاد ارزشافزوده و رشد صادرات موثر بوده است؟ همچنین مشخص نیست که در حال حاضر دقیقا چند واحد تعطیل یا راکد در کشور وجود دارد و از چه زمانی این واحدها تعطیل یا دچار رکود شده اند؟
در این راستا حتی پراکندگی استانی این واحدها نیز محل سوال است. یعنی یک خبر مبهم هر سال در مورد احیای مثلاً ۲ هزار واحد صنعتی اعلام میشود و در آخر نیز گفته میشود که با احیای ۱۹۹۸ واحد، این طرح ۹۸ درصد موفق عمل کرده است. حال آنکه اصلا گفته نمیشود که چه برنامهای وجود دارد برای جلوگیری از رکود واحدهای صنعتی در آینده و اینکه بازگشت این میزان واحد صنعتی چقدر در رشد اقتصادی کشور اثر داشته و چه میزان خلق ثروت و کاهش تورم و بیکاری کرده است.
دلیل تعطیلی واحدهای تولیدی چیست؟
این عضو هیاتمدیره خانه صنعت استان تهران در ادامه خاطرنشان میکند: در خصوص نحوه اعطای تسهیلات نیز وضعیت به همین منوال است و هیچ گزارشی مبنی بر هزینه این وجوه و بالا رفتن گردش نقدینگی این واحدها ارائه نمیشود. در نتیجه بدون ارائه چنین جزئیاتی نمیتوان چندان به اثرگذار بودن و کارآیی این طرحها امیدوار بود. اکنون سوال این است که این دو هزار واحدی که قرار است تا پایان امسال احیاء شوند، کی و چگونه تعطیل شده اند که حالا قرار است آنها را احیاء کنیم؟
در این رابطه دلایل، پراکندگی جغرافیایی و جزئیات رشتههای صنعتی اهمیت داشته و در پایان نیز تاثیر بازگشت آنها در رشد اقتصادی و افزایش میزان اشتغال باید قابل رصد و پیگیری باشد. در غیر این صورت شعارهای تکراری نمیتواند دردی را از مشکلات صنعتی و تولیدی کشور دوا کند.