به اعتقاد کارشناسان علیرغم هدفگذاری درست شرکت ملی صنایع پتروشیمی مبنی بر ایجاد زنجیره پروپیلن، طرحهای سه گانه این شرکت فاقد پشتوانه مطالعاتی و کارشناسی است که باعث هدررفت سرمایه ملی و تکرار تجربه شکستخورده خط اتیلن غرب میشود.
توسعه نامتوازن پتروشیمیها یکی از مشکلات موجود در این صنعت است. در حال حاضر نامتوازن بودن توسعه این واحدها هم در عمق زنجیره و شکل نگرفتن واحدهای پاییندستی و صنایع تکمیلی مشاهده میشود و هم در عرض زنجیره و تمرکز صرف بر توسعه زنجیره اتیلن و بیتوجهی به توسعه زنجیره پروپیلن قابل مشاهده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، در این بین شکل نگرفتن زنجیره پروپیلن در کشور باعث شده است که بسیاری از محصولات میانی موردنیاز کشور از طریق واردات تامین شود.
مصطفی سعیدی کارشناس نفت و انرژی در این باره میگوید: «میزان واردات محصولات پاییندستی پروپیلن حدود 500 میلیون دلار است. طبق آمار در سال 1396، میزان واردات اکریلونیتریل 28 میلیون دلار، اکلریک اسید 110 میلیون دلار، پروپیلین گلیکول 14.5 میلیون دلار، پلیاورتان 237 میلیون دلار و پلیپروپیلن 127 میلیون دلار بود. این ارقام نشان میدهد که در کشور نیاز به این محصولات وجود دارد و لازم است به جای واردات، برای تولید اینها فکری کنیم».
در این راستا شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای توسعه زنجیره پروپیلن طرحی با عنوان «طرح جامع تولید پروپیلن» تدوین کرده است. این طرح بر مبنای توسعه زنجیره پروپیلن مبتنی بر احداث واحدهای GTP (تبدیل گاز به پروپیلن) و MTP (تبدیل متانول به پروپیلن) تدوین شده است تا علاوه بر متوازن کردن عرض زنجیره ارزش در پتروشیمیها و تامین محصولات میانی موردنیاز، مشکل مازاد متانول موجود در کشور را نیز حل کند.
بهزاد محمدی مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی در نشست خبری 26 خردادماه با اشاره به کمبود پروپیلن گفت: «هماکنون حدود ۹۸۰ هزار تن پروپیلن در کشور تولید میشود با این حال حدود ۲۰۰ هزار تن کمبود داریم و تقاضا برای این محصول در سالهای آینده به ۷۰۰ هزار تن میرسد».
وی همچنین با اشاره به متانول مازاد در کشور اظهار داشت: «برنامه افزایش ظرفیت تولید پروپیلن به ۳ میلیون تن در دستور کار این شرکت قرار گرفته است. به دلیل اینکه کشور به دانش فنی تولید پروپیلن از متانول دست یافته و از طرفی نیز متانول مازاد در کشور وجود دارد روش MTP انتخاب شده است. ظرفیت متانول کشور در سال ۱۴۰۴ به حدود ۲۳ میلیون تن خواهد رسید که ظرفیت بسیار خوبی برای تولید پروپیلن از متانول است».
در نتیجه با هدف ایجاد زنجیره پروپیلن و استفاده از مازاد متانول تولیدی در کشور، 3 طرح تولید پروپیلن جنوب، شمال و غرب توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی تدوین شد. به اعتقاد کارشناسان علیرغم هدفگذاری درست شرکت ملی صنایع پتروشیمی مبنی بر ایجاد زنجیره پروپیلن، طرحهای سه گانه این شرکت فاقد پشتوانه مطالعاتی و کارشناسی است که باعث هدررفت سرمایه ملی و تکرار تجربه شکستخورده خط اتیلن غرب میشود.
*هزینه 400 میلیون دلاری برای احداث خط لوله پروپیلن به مرودشت
طبق این طرح یک واحد 400 الی600 هزار تنی MTP در عسلویه احداث خواهد شد. سپس پروپیلن تولیدی از طریق خط لولهای به طول 400 کیلومتر از عسلویه به شهرستان مرودشت واقع در استان فارس منتقل خواهد شد. احداث این خط لوله بر عهده شرکت ملی پتروشیمی است و هزینه احداث آن 400 میلیون دلار برآورد میشود. در شهر مرودشت نیز مخازن ذخیرهسازی پروپیلن توسط این شرکت احداث میشود و بدین صورت سرمایهگذاران میتوانند پروپیلن موردنیاز خود برای احداث واحدهای تبدیل پروپیلن به پلیپروپیلن و پلیاورتان و ... از این مخازن تحویل گرفته و به وسیله تانکر به محل مورد نظر منتقل میکنند.
همانطور که اشاره شد طرح احداث واحدهای پتروشیمی باید از منظر کارشناسی، آمایش سرزمینی، مزیتهای نسبی و مطالعات فنی و اقتصادی توجیهپذیر باشند که به نظر میرسد طرح پروپیلن مرودشت فاقد آنها باشد. در این بین احداث یک واحد MTP در عسلویه طبق مطالعات قبلی توجیه اقتصادی دارد، اما پشتوانه مطالعاتی و کارشناسی مابقی طرح زیرسوال است. این ابهام وجود دارد که هدف از انتقال پروپیلن به شهرستان مرودشت چیست و چرا شهرهای دیگر در سایر استانها برای این طرح انتخاب نشدهاند؟
یا اینکه چرا به جای این طرح، یک واحد GTP در مرودشت احداث نمیشود تا هزینه حداقل 400 میلیون دلاری احداث خط لوله پروپیلن از این طرح حذف شود؟ در این صورت میتوان با ایجاد واحدهای پاییندستی طرح MTP در عسلویه، محصولات نهایی آن را از همانجا صادر کرد و در عوض با احداث واحد GTP در مرودشت به نیاز داخلی پاسخ داد.
*آیا طرح تولید پروپیلن مرودشت تکرار تجربه شکست خورده خط اتیلن غرب است؟
ابهام دیگر ناظر به هدف شرکت ملی صنایع پتروشیمی در انتقال پروپیلن به شهرستان مرودشت است. اگر هدف از انتقال پروپیلن به مرودشت تولید محصولاتی چون اکریلونیتریل، اکلریک اسید، پلیپروپیلن و سایر مشتقات پروپیلن و سپس صادرات آنها است، این سوال مطرح میشود که چرا این محصولات در عسلویه تولید و صادر نشوند تا هزینه حمل و نقل جادهای از آنها حذف شود؟ یعنی وقتی میتوان در عسلویه مشتقات پروپیلن را تولید و همانجا صادر کرد دیگر چرا به اصطلاح لقمه را دور دهان خودمان بچرخانیم و هزینه حمل و نقل اضافی به این طرح تحمیل کنیم؟!
اگر هدف از طرح تولید پروپیلن در مرودشت، صادرات مشتقات پروپیلن باشد میتوان اینگونه ادعا کرد که این طرح تکرار تجربه شکست خورده خط اتیلن غرب است.
در این راستا عبدالحسین بیات، مدیرعامل اسبق شرکت ملی پتروشیمی با اشاره به عقیم بودن پروژه خط لوله اتیلن غرب میگوید: «نکته بنده درباره این خط این است که در اهداف اولیه این طرح قرار نبود که ما اتیلن را از عسلویه به 1700 کیلومتر آن طرفتر به پتروشیمی سنندج برسانیم، سپس پلیمر تولید شده را بار تریلی کنیم و برگردانیم به بندرعباس و صادر کنیم. احداث این پتروشیمیها باید بستری میشد برای راهاندازی و شکلگیری زنجیرههای پاییندستی».
وی در ادامه اظهار داشت: «باید در استان کردستان پلیمر را تبدیل به کالای مورد مصرف خانوار میکردیم تا بدین صورت نیاز این استان و استانهای همجوار برطرف شود نه اینکه این پلیمر را دوباره به جنوب منتقل و صادر کنیم. لذا تا وقتی این مهم اجرایی نشود خط اتیلن غرب عقیم مانده و زنجیره ناقص تلقی می شود».
احداث پتروشیمی مهاباد نمونهای دیگر از اشتباهات صورت گرفته در احداث خط اتیلن غرب است. در این طرح، اتیلن با خط لوله به پتروشیمی مهاباد (واقع در آذربایجان غربی) منتقل شده و سپس پلیاتیلن تولیدی برای صادرات با تانکر به جنوب کشور منتقل میشود. در نتیجه اگر هدف صادرات محصولات است احداث پتروشیمی در عسلویه صرفه اقتصادی بهتری دارد چون هزینههای حمل و نقل جادهای را کاهش میدهد.
اگر هدف از طرح پروپیلن مرودشت توسعه زنجیره پاییندستی و پاسخ به نیاز داخلی است، شرکت ملی پتروشیمی باید ابتدا تکلیف چند موضوع را به صورت دقیق روشن کند. اولا چه محصولاتی و به چه مقداری قرار است در مرودشت توسط سرمایهگذاران تولید شود؟ ثانیا مصرف و نیاز شهر مرودشت و استان فارس و سایر مناطق اطراف به این محصولات چقدر است؟ ثالثا آیا هماهنگیهای لازم با وزارت صمت برای ایجاد صنایع تکمیلی این طرح انجام شده است؟ اگر بله برنامه وزارت صمت چیست و تامین مالی احداث واحدهای صنایع تکمیلی چگونه انجام خواهد شد؟
همچنین نکته دیگر اینکه بر فرض اقتصادی بودن تولید مشتقات پروپیلن در مرودشت و صادرات آن از عسلویه، سوال اساسی این است که چرا گزینه انتقال پروپیلن از عسلویه به مرودشت از طریق خط لوله انتخاب شده است؟ در حالی که میتوان این بودجه 400 میلیون دلاری برای احداث خط لوله را با هماهنگی با وزارت راه و شهرسازی، صرف احداث خطوط حمل و نقل ریلی نمود و بدین صورت امکان استفاده چند منظوره از این خط حمل و نقل را ایجاد کرد. در این صورت اشتغالزایی نیز افزایش خواهد یافت زیرا اشتغالزایی مربوط به احداث خط لوله محدود به زمان ساخت آن است ولی در صورت احداث خط حمل و نقل ریلی اشتغالزایی دائمی ایجاد خواهد شد.
در واقع سوال اصلی این است که آیا مطالعه کارشناسی برای انتخاب بین گزینه انتقال پروپیلن از طریق خط لوله یا سایر گزینهها مثل حمل و نقل ریلی انجام شده است؟ اگر بله مطالعات اقتصادی آن در اختیار جامعه کارشناسی قرار گیرد تا امکان نقد و بررسی آن وجود داشته باشد. نکته جالب توجه اینکه طرح جامع پروپیلن هنوز مجوز شورای اقتصاد ندارد. همچنین اخیرا اخباری مبنی بر انجام مذاکرات اولیه با سرمایهگذاران طرح جامع پروپیلن منتشر شده که ابهامات را درباره مطالعات کارشناسی طرح را بیشتر میکند. یعنی این چه طرح جامعی است که هنوز سرمایهگذاران این طرح برای احداث واحدهای GTP و MTP هنوز مشخص نشدهاند و تازه مذاکرات اولیه با آنها در حال انجام است!
همچنین شواهد نشان میدهد که شرکت ملی صنایع پتروشیمی هماهنگی با وزارت صمت برای ایجاد زنجیره پاییندستی آن انجام نداده است که در این صورت احتمال ایجاد زنجیره پاییندستی و احداث صنایع تکمیلی پروپیلن در استان فارس منتفی خواهد بود و در بهترین حالت طرح تولید پروپیلن در مرودشت به سرنوشت طرح شکست خورده اتیلن غرب دچار خواهد شد.
به طور کلی ابهامات درباره طرح جامع پروپیلن به قدری زیاد است که هماکنون در فضای کارشناسی کشور زمزمههایی مبنی بر سیاسی بودن طرح این پروژه توسط وزارت نفت مطرح شده است. در این بین با مشاهده ترکیب کمیسیون انرژی مجلس میتوان دریافت که بعد از نمایندگان استان خوزستان که همیشه بیشترین عضو را در بین اعضای کمیسیون انرژی دارند، رتبه بعدی از لحاظ تعداد عضو به نمایندگان استان فارس میرسد.
در این بین اخیرا نیز چند تن از نمایندگان استان فارس در نامهای به وزیر نفت خواستار تسریع در فرآیند اجرای طرح تولید پروپیلن در شهرستان مرودشت شدهاند. در نتیجه شائبههایی مبنی بر سیاسی بودن تصمیم وزارت نفت در طرح پروپیلن مرودشت وجود دارد، اتفاقی که نمونههای مشابه آن در گذشته اتفاق افتاده و با نام «پترووعدهها» معروف شده است.