ایجاد خوشههای صنعتی بهعنوان رویکردی نوین جهت توسعه صنایع کوچک و متوسط طی سه دهه اخیر مورد توجه صاحبنظران و برنامهریزان توسعه صنعتی قرار گرفته است.
در بسیاری از کشورهای جهان، بنگاههای کوچک و متوسط با مزایایی که از طریق خوشهسازی کسب کردهاند، توانستهاند بهعنوان مهمترین بخش از اقتصاد مطرح شوند. اما در ایران بهرغم وجود تعداد قابلتوجهی بنگاههای کوچک و متوسط، این بنگاهها نتوانستهاند در اقتصاد کشور بهعنوان یک بخش اثرگذار به ایفای نقش بپردازند.
الگوی بلوغ خوشههای صنعتی
به گزارش دنیای اقتصاد، بررسیها نشان میدهد هماکنون خوشههای صنعتی موجود در کشور از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند، اما چرا؟ «مرکز پژوهشهای اتاق ایران» در گزارشی با تشریح مهمترین موانع توسعه خوشههای صنعتی، راهکارهایی نظیر «مبنا قرار گرفتن الگو توسعه خوشهای در اسناد بالادستی»، «تدوین برنامههای سالانه توسعه خوشههای صنعتی»، «ایجاد الزام قانونی برای نهادها و سازمانهای مختلف بهمنظور مشارکت در برنامههای توسعه خوشهها»، «تامین منابع مالی بهموقع و صحیح پروژه توسعه خوشهها» و «تقویت فرهنگ همکاری و فعالیت مشترک در جامعه» برای توسعه آنها پیشنهاد داده است.
امروزه در اکثر کشورهای جهان، بنگاههای کوچک و متوسط از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقشآفرینی هستند و از عوامل راهبردی توسعه اقتصادی، اشتغالزایی و رقابتپذیری صنایع هستند. این در حالی است که در کشور ما با وجود اینکه بیش از ۹۰ درصد واحدهای تولیدی در گروه بنگاههای کوچک و متوسط قرار میگیرند، اما این بنگاهها نتوانستهاند سهم قابلتوجهی در تولید ناخالص ملی و ارزشافزوده داشته باشند و از محدودیتها و چالشهای زیادی رنج میبرند.
در کشور ما سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران در قالب همکاری با سازمان یونیدو در راستای بهبود وضعیت بنگاههای کوچک و متوسط قدمهای متعددی برداشته و از سال ۱۳۸۰ طرح ملی توسعه خوشهها (برنامه توسعه خوشهای) را در کشور پیادهسازی کرده است. در همین راستا سازمان مذکور آییننامه توسعه خوشههای کسبوکار را تدوین کرده و گامهای اجرایی که در توسعه خوشهها به ترتیب اولویت زمانی باید بردارند را تشریح کرده است.
شناسایی و اولویتبندی خوشههای کسبوکار استان و انتخاب خوشه یا خوشههای اولویتدار برای توسعه: اولین گام برای اجرای برنامه توسعه خوشهای، مطالعه فراگیر و شناسایی خوشههای کسبوکار در کشور و در نهایت اولویتبندی خوشهها است.
لازم به ذکر است که اولویتبندی خوشههای صنعتی شناسایی شده براساس معیارهایی نظیر توان تولیدی خوشه، اشتغالزایی، توان صادراتی، قدمت خوشه، توسعهپذیری خوشه و مواردی از این قبیل صورت میگیرد.
امکانسنجی اجرای پروژه توسعه خوشهای برای خوشه یا خوشههای اولویتدار برای توسعه: بعد از اینکه در مرحله اول، تعداد، مشخصات و همچنین میزان اهمیت خوشههای صنعتی موجود در کشور مشخص شد، در قدم بعدی به منظور کسب اطمینان از اینکه آیا اجرای پروژه توسعه خوشهای برای خوشههای انتخابشده از اثربخشی لازم برخوردار است یا خیر، مطالعه امکانسنجی اجرای پروژه توسعه خوشهای برای خوشه موردنظر انجام میگیرد.
ایجاد پروژه توسعه خوشهای برای خوشه یا خوشههایی که نتیجه مطالعه امکانسنجی آنها مثبت است: در صورت قابلتوجیه بودن اجرای پروژه توسعه خوشهای برای خوشههای موردنظر، گام بعدی اجرای پروژه توسعه خوشهای است که این برنامه با توجه به میزان پیشرفت خوشه و متناسب با اقتضائات خوشه به مدت ۳ تا ۵ سال اجرا میشود. پروژه توسعه خوشه صنعتی، تلاشی برنامهریزی شده است که به واسطه شناسایی صحیح و کامل مشکلات پیشروی خوشه و طراحی بهترین راهکارها، توسط یک نهاد توسعهای با همکاری و کمک نهادهای مختلف جهت ارتقای سطح و پویایی یک خوشه و بهبود توان رقابتپذیری آن به اجرا درمیآید.
تداوم برنامههای حمایتی از خوشه یا خوشههایی که پروژه توسعه خوشهای آنها خاتمه یافته است: هر چند که بعد از سپری شدن فرآیند توسعه خوشه در قالب انجام پروژه توسعه خوشهای و رسیدن خوشه به مرحله توسعهیافتگی، قرارداد پروژه توسعه خوشه خاتمه مییابد، اما نهادها و سازمانهای مرتبط میتوانند همانند گذشته حمایتهای خود از خوشهها را ادامه دهند.
تصویر آماری خوشهها
یافتههای حاصل از پروژه ملی توسعه خوشهای حاکی از آن است که تاکنون ۴۳۰ خوشه در سطح استانهای مختلف شناسایی شده که برنامه توسعه خوشهای برای ۳۷ خوشه در حال اجرا است و در ۹۹ خوشه نیز این پروژه بهطور کامل پیادهسازی شده است.
ارزیابیها نشان میدهد قسمت اعظمی از خوشههای صنعتی کشور در استانهای اصفهان، مازندران و آذربایجانشرقی متمرکز هستند.
همچنین نگاهی به ترکیب خوشههای صنعتی موجود در کشور برحسب درجه توسعهیافتگی حاکی از آن است که اغلب خوشههای موجود در کشور در حال شکلگیری هستند و خوشه بالغ و توسعهیافتهای در کشور وجود ندارد. همچنین ارزیابیها بیانگر دستاوردهای کلان حاصل از اجرای برنامه توسعه خوشهای در کشور است.
آمار موجود موید این امر است که اجرای پروژه توسعه خوشهای و ساماندهی بنگاهها در قالب خوشه در وضعیت اشتغال، ارزش تولیدات خوشهها و همچنین میزان صادرات آنها تاثیر مناسبی داشته است.
نگاهی به ترکیب بنگاههای فعال در خوشههای صنعتی شناساییشده از منظر اندازه بنگاهها نشان میدهد که بنگاههای خویشفرما با سهم ۴/ ۵۱ درصد و بنگاههای خرد کمتر از ۱۰ نفر با سهمی حدود ۳۹ درصد اغلب ذینفعان خوشه را تشکیل میدهند و سهم سایر بنگاهها کمتر از ۱۰ درصد است.
از سوی دیگر میزان استفاده از ماشینآلات صنعتی در فرآیند تولید خوشه بیانگر میزان سطح مکانیزاسیون در خوشه است. در صورتی که فرآیند تولید سنتی باشد، سطح مکانیزاسیون در خوشه پایین است و از طرف دیگر در خوشههایی که تولید کاملا مبتنی بر ماشینآلات صنعتی است، سطح مکانیزاسیون بالا است.
نگاهی به میزان صنعتی بودن واحدهای اقتصادی در خوشههای صنعتی نشان میدهد که میزان استفاده از ماشینآلات صنعتی در فرآیند تولید خوشههای صنعتی کشور اندک و تنها ۵ درصد بنگاهها دارای سطح مکانیزاسیون بالا هستند و ۳۵ درصد بنگاهها با سطح مکانیزاسیون پایین در حال فعالیت هستند.
اطلاعات موجود در خصوص اشتغال خوشههای شناسایی شده حاکی از آن است که حدود ۶۲ درصد از نیروی کار موجود در خوشههای صنعتی دارای اشتغال دائم هستند و ۳۸ درصد نیز اشتغالشان بهصورت فصلی است. درخصوص مهارت نیروی کار نیز ارزیابیها نشان میدهد که اغلب نیروهای کار مشغول در خوشههای صنعتی نیمه ماهر و غیرماهر هستند و سهم نیروی کار ماهر در خوشهها بسیار ناچیز است.
مشکلات توسعه خوشههای صنعتی
بهعنوان مهمترین معضل، الگوی توسعه خوشهای بهعنوان یک الگوی توسعه اقتصادی در کشور بهطور ویژه مورد توجه قرار نگرفته است و در میان سیاستگذاران کشور فقدان باور و اعتقاد به الگوی توسعه خوشهای بهعنوان یک رویکرد جامع توسعه کسبوکارها به ویژه کسبوکارهای کوچک و متوسط مشاهده میشود.
از همینرو در قدم اول ضرورت دارد که در تدوین اسناد بالادستی بهویژه برنامههای پنجساله توسعه کشور، الگوی توسعه خوشهای به عنوان یک الگوی اساسی برای بهبود وضعیت بنگاهها به ویژه بنگاههای کوچک و متوسط مبنای عمل قرار گیرد.
همچنین تدوین برنامههای سالانه توسعه خوشههای صنعتی و تعیین وظایف و مسوولیتهای دستگاهها و نهادهای پشتیبان در سطح ملی و استانی نیز امری ضروری است.
توسعه یک خوشه از یک طرف در گرو توسعه تمام حوزههای کسبوکار آن خوشه است و از طرف دیگر با مداخله یک نهاد یا سازمان به تنهایی اتفاق نمیافتد. بنابراین مشارکت و پشتیبانی سازمانها و نهادهای مرتبط پیش شرط اساسی برای توسعه و توانمندسازی خوشهها و بهطور کلی رمز موفقیت برنامههای توسعه خوشهای است.
هر چند در کشور ما، سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی در استانهای مختلف آغازگر برنامه توسعه خوشهای بوده است، اما توسعه و تداوم برنامههای توسعه خوشهای در گرو مشارکت و حمایت سایر نهادها و سازمانهای مختلف است.
این در حالی است که مشارکت نهادها و سازمانهای مرتبط در پروژههای توسعه خوشهای تعریف شده در کشور به کندی اتفاق میافتد. یکی از مهمترین دلایل این امر، نبود یک مصوبه و برنامه فراگیر و الزامی برای تمامی سازمانها و نهادها است. این موضوع نیز تاکیدی بر لزوم توجه به موضوع خوشههای صنعتی در اسناد بالادستی و ایجاد الزام قانونی برای نهادها و سازمانهای مختلف برای مشارکت در برنامههای توسعه خوشهها است.
بهمنظور توسعه یک خوشه باید برنامهها و پروژههای متعددی متناسب با نیاز آن خوشه تعریف و اجرا شود و اجرای برنامههای مذکور در گرو مهیا بودن پیشنیازهای مربوطه است که یکی از این پیشنیازها، فراهم بودن منابع مالی مورد نیاز برای اجرای این پروژهها است.
هر چند در اسناد کشور، یک ردیف بودجه برای توسعه خوشههای صنعتی تعریف شده، اما عدم تامین به موقع و صحیح این منابع مالی، مساله ارتقای خوشهها در کشور را با مشکل مواجه کرده است.
از همینرو اهتمام جدی به تامین مالی بودجه مورد نظر کمک شایانی به رفع مشکلات تامین مالی پروژهها و برنامههای تعریف شده برای توسعه خوشههای صنعتی میکند.
فعالیتهای خوشههای صنعتی شناسایی شده در کشور نهتنها دانشمحور نیستند بلکه اغلب منابعمحور هستند. عدم مشارکت و پیوند میان دانشگاهها، مراکز علمی و تحقیقاتی، پارکهای عمل و فناوری و مراکز آموزشی با خوشههای صنعتی برای تبدیل آنها به خوشههای نوآور و پیشرو منجر به تمرکز خوشهها بر منابع فیزیکی شده است. از همینرو برای بهبود وضعیت خوشهها، افزایش مهارت نیروی کار فعال در آنها، پیشرفت سطح تکنولوژیک مورد استفاده، دانشمحور شدن و ارتقای کیفیت محصولات تولیدی آنها لازم است که دولت در راستای تقویت پیوند و ارتباط بین دانشگاهها، مراکز آموزشی، مراکز علمی و تحقیقاتی و... با خوشههای کسبوکار حمایتهای ویژهای نظیر تامین مالی پروژههای ارتباط دانشگاه و صنعت، ایجاد مراکز تحقیق و توسعه تخصصی، کمک مالی به پروژههای ارتقای فناوری، حمایتهای لازم از فعالیتهای نوآورانه و تحقیق و توسعه جمعی و مواردی از این دست را در دستور کار خویش قرار دهد.
یکی از مشکلات اساسی مرتبط با ایجاد و توسعه خوشههای صنعتی، ضعف فرهنگ همکاری و فقدان روحیه فعالیت مشترک و کارگروهی در کشور است که این امر امکان نزدیک و اعتمادسازی بین فعالان اقتصادی را با مشکل مواجه میسازد. حل این معضل به فرهنگسازی و معرفی منافع گسترده حاصل از همکاری به ویژه در قالب خوشه صنعتی نیاز دارد.
در همین راستا تدوین و پخش برنامههای فرهنگی توسط نهادهای فرهنگی، رسانههای جمعی و صدا و سیما جهت اعتمادآفرینی و ترویج کارجمعی و فعالیت شبکهای تاثیر بسزایی در رفع مشکل مذکور دارد.
برگزاری دورههای آموزشی مختلف، سمینارها و نمایشگاههای تخصصی در حوزه توسعه خوشههای صنعتی و مزایای آن برای آشناسازی بنگاهها، مدیران و کارشناسان سازمانها و نهادهای مرتبط نیز کمک شایانی به این موضوع میکند.
راهکارها و پیشنهادها
راهکارهایی در راستای ایجاد و توسعه خوشههای صنعتی در کشور پیشنهاد میشود.
۱- تعریف جایگاه اساسی خوشهها در نظام صنعت کشور و تدوین استراتژی بلندمدت خوشهسازی
۲- اهتمام جدی به ایجاد نهادهای خدماتی و پشتیبان خوشههای صنعتی و ارائه کمکهای مشاورهای به خوشهها بهویژه خوشههای ناقص و در مرحله جنینی بهمنظور دستیابی آنها به مرحله بلوغ
۳- حمایت دولت و بخشخصوصی از توسعه بازارهای صادراتی خوشههای صنعتی از طریق ارائه مشوقها و حمایتهای خاص صادراتی
۴- اطلاعرسانی مستمر درخصوص اقدامات صورت گرفته در زمینه خوشهسازی و دستاوردهای حاصل از آن در کشور توسط نهادهای متولی بهمنظور ترغیب بنگاهها برای فعالیت در قالب خوشه صنعتی
۵- تلاش جدی دولت در راستای نوسازی و تقویت زیرساختهای لازم در جهت توسعه خوشههای صنعتی کشور
کلام آخر اینکه سیاست ایجاد و توسعه خوشههای صنعتی در کشور باید با توجه به رویکرد «هدفگذاری انتخابی» باشد؛ بدین معنا که دولت تصمیم بگیرد در چه صنایعی و در چه مناطقی میخواهد خوشهسازی شود یا اینکه کدام یک از خوشههای موجود مورد حمایت قرار گیرد.
اهمیت این موضوع از این جهت است که دولت نمیتواند از هر نوع خوشهای حمایت کند و منابع محدود را به همه خوشهها تخصیص دهد. بنابراین انتخاب نوع و ویژگیهای خوشهای مورد حمایت دولت بسیار مهم خواهد بود.
همچنین دولت باید در خصوص حمایتهای به عمل آمده از خوشهها، نظارت کافی داشته باشد تا نتایج مورد انتظار تحقق یابد.