تحریمهای جدید تا حدودی جنبه روانی دارد زیرا صنعت نساجی قابل مقایسه با صنایع دیگر مانند خودروسازی و فولاد و پتروشیمی نیست و واحدهای صنعتی چندان بزرگی ندارد که قابل رصد شدن باشند.
علیرضا حائری ـ عضو هیئت مدیره خانه صنعت و معدن استان تهران و عضو هیئت مدیره جامعه متخصصین نساجی ایران
براساس آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت ۹هزار واحد صنعتی در حوزه نساجی فعال هستند؛ بنابراین هر واحد این امکان را ندارند که تحریم شوند.
وقتی صنعتی تحریم میشود باید ورودی و خروجی آن را بررسی کرد؛ صادرات صنایع نساجی کشور ما در بهترین حالت سالانه ۸۰۰ میلیون دلار و آن هم به کشورهای همسایه و بخشی از آسیای میانه است که در نتیجه هم حجم و هم مقاصد صادرات به گونهای نیست که مراوده سنگینی با امریکا داشته باشند و بخواهند بین ما و امریکا انتخاب کنند. ضمن اینکه ۴۰درصد صادرات صنعت نساجی را کفپوشها در برمیگیرد و مابقی هم شامل بخشهای خرد صنعت از الیاف و پوشاک گرفته تا پارچه است. در واقع یک قلم عمده نیست که مانند بخش پتروشیمی مثلا عنوان شود صادرات متانول را تحریم کردهایم.
در بخش واردات حدود ۲میلیارد دلار نیاز ارزی در بخش صنعت نساجی داریم که عمده این بخش نیز ماشینآلات است و اگر نتوانیم آنها را تامین کنیم هم در ایجاد واحدهای جدید و هم در توسعه واحدهای موجود دچار مشکل خواهیم شد و آسیب میبینیم.
کماینکه در چند سال گذشته نیز آسیب بزرگی به این بخش وارد شده است و در نتیجه از قافله صنعت نساجی دنیا بیشتر عقب میافتیم. بخش دیگر مواد اولیه است که الیاف پنبه عمده محصول وارداتی صنعت نساجی به شمار میرود سالانه حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تن پنبه وارد کشور میشود که حدود ۲۵۰ میلیون دلار هزینه دارد. رنگ و مواد شیمیایی و همچنین پارچه چادر مشکی از دیگر نیازهای وارداتی کشور است که در این میان موضوع تعمیق ساخت داخل مطرح میشود.
در مجموع عمده واردات که شامل ماشینآلات و مواد اولیه تولید است که میتوان با رونق تولید داخل نگرانی در این بخش را هم کاهش دهیم. در شرایط تحریم ساخت داخل و تلاش برای کاهش وابستگی به خارج نمود بیشتری پیدا میکند و این در حالی است که وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز دوسالی است که تمرکز خوبی روی این بخش داشته است. تولید ما نیاز به حمایتهای دولتی دارد تا بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
به عنوان نمونه در تولید پارچه غیر از چادر مشکی ظرفیتهای نصب شده پارچهبافی بالایی داریم که اگر کارخانههای ما با ظرفیت قابل قبول ۸۰درصد بازدهی کار کنند ما کمبود پارچه نخواهیم داشت اما به شرطی که دولت مشکل نقدینگی و نیازهای آنها را تامین کند. صنعت نساجی بهویژه بخش پوشاک درحالحاضر فرصت طلایی دارند که هم سهم خود را در بازار داخل ارتقا و هم کیفیت را توسعه دهند.
تنها مشکل بحث ماشینآلات این است که به این زودی نمیتوانیم به تولیدکننده تبدیل شویم اما در تولید بخشهای دیگر توان کافی را داریم. ایران زمانی ۲۵۰هزار تن تولید پنبه داشت که درحالحاضر به ۶۰هزار تن رسیده است و اگر باز هم دولت کشاورزان را ترغیب به کشت پنبه کند میتوانیم نیاز کل کشور را تامین کنیم چراکه هم دانش آن را و هم زمینهای مرغوبی داریم. در واقع دولت با نرخهای تضمینی خرید پنبه و پرداخت یارانه به کشاورزان کاری کند که کشاورز به جای کاشت هندوانه که ارزش اقتصادی مانند پنبه ندارد به کشت پنبه روی بیاورد.
تحریمها فرصت خوبی است تا بتوانیم از ظرفیتهای نصب شده حداکثر بهرهبرداری را داشته باشیم، چراکه اگر کارخانهای با ظرفیت پایین کار کند، نرخ تمام شدهاش بالا میرود و در نهایت هم با نرخ فروش بالا توان رقابتی خود را از دست میدهد.