مهندس احسان سلطانی- کارشناس اقتصادی- اعلام کرد: «قفلشوندگی اقتصادی» اتفاق ناخوشایندی است که امسال رخ داده و طی ماههای آینده تشدید هم خواهد شد.
به اعتقاد من سال98 بسیار سخت، پرمخاطره و بحرانی خواهد بود زیرا مردم درآمدی برای خرج کردن ندارند، قیمتها همچنان بالا خواهد رفت و با یک بحران اقتصادی روبرو میشویم، از سوی دیگر تولید نیز قفلشوندگی را تجربه میکند یعنی فروش کارخانهها به شدت پایین میآید و در صورت استمرار این وضعیت، شرایط بحرانیتر خواهد شد.
وی در مورد وضعیت فعلی اقتصاد کشورگفت: به طور خوشبینانه میتوان گفت طی یک سال و نیم اخیر، درآمد اسمی مردم حدود 40-30 درصد بالا رفته اما در مقابل شاهد افزایش دو برابری قیمت مواد غذایی، سه برابرشدن قیمت قیمت خودرو و مسکن و چهار تا پنج برابر شدن قیمت کالاها و لوازم مصرفی خارجی هستیم.
مهندس سلطانی یادآور شد: سال گذشته که هنوز قیمتها بالا نرفته بود و بنیه اقتصادی و پسانداز مردم قابلتوجه بود، این تصور وجود داشت که به زودی تمام کالاها گران خواهد شد به همین دلیل مردم، مرتب خرید میکردند و بازار دارای جنب و خوش خاصی شده بود اما امسال، درآمد مردم نسبت به هزینههای زندگی، بسیار عقب افتاده است و این عقب ماندگی باعث کاهش مصرف و افت شدید بودجه خانوار شده به طوریکه مردم، پرداخت هزینههای ضروری زندگی مانند غذا را در اولویت قرار میدهند.
این کارشناس اقتصادی در ادامه به کاهش ارزش پول ملی (یازده برابر) بدون هیچ قاعده و منطق اقتصادی اشاره کرد و به نساجی امروز گفت: چنین سقوطی طی 10 سال اخیر فقط با کشوری مانند ونزوئلا قابل مقایسه است!
به گفته وی، در اواخر دوره قاجار ارزش پول ملی یک هفتم و در کل دوران پهلوی یک پنجم بود؛ بنابراین سقوط یازده برابری ارزش پول ملی در شرایطی که با بیرونقی درآمدها و کسبو کارها مواجهیم، مسائل بسیار حاد و خطرناکی به وجود میآورد به خصوص طی یکماه گذشته که این روند رو به افزایش است و تنها راه حل، تنظیم مناسب نرخ دلار به نسبت درآمد مردم است.
مهندس سلطانی به تولیدکنندگان و صاحبان صاحبان کسب و کار توصیه کرد: صرفهجویی در هزینهها و نگاه بسیار محافظهکارانه نسبت به مسائل اقتصادی را مدنظر قرار دهند تا بتوانند امسال را تاب آورند؛ ضمن اینکه با توجه به شرایط ارزی، هیچ تولیدکنندهای قادر به سرمایهگذاری جدید و خرید ماشینآلات مدرن نیست.
این کارشناس اقتصادی اذعان داشت: هدف آمریکا از تحریم ایران ایجاد شرایط دشوار اقتصادی بود که متأسفانه دولتمردان و سیاستگزاران اقتصادی این هدف را محقق کردند! در حالیکه میتوانستیم اصلاً چنین شرایطی را تجربه نکنیم یعنی شوک ارزی را ندهیم و ارز کشور را برای مخارج ضروری حفظ کنیم نه اینکه 24 میلیون دلار موز وارد کشور شود و در مقابل شاهد واردات کمتر از 10 میلیون دلار ورق فولاد - بهعنوان یکی از مهمترین مواد اولیه صنعتی- به کشور باشیم، پس میتوان نتیجه گرفت هیچ برنامهریزی مشخصی برای هدایت صحیح اقتصاد کشور وجود ندارد.
وی تأکید کرد: چرا ارز محدودی که در اختیار داریم صرف واردات مواد اولیه کارخانهها و واحدهای صنعتی نمیشود و به واردات موز و سایر کالاهای غیر ضروری و حتی لوکس اختصاص پیدا میکند؟!! متأسفانه فساد و رانتهای اقتصادی مزید بر علت شده و به آشفتگی بیش از پیش اقتصاد کشور دامن میزند.
مهندس سلطانی، قیمت واقعی دلار براساس قدرت خرید مردم را بین 5 تا 7 هزار تومان دانست و ضمن تأکید بر مدیریت منابع ارزی کشور گفت: صد میلیارد دلار منابع ارزی بانک مرکزی وجود دارد و با این رقم میتوان کشور را اداره کرد کما اینکه طبق محاسبات انجام شده، هزینه اداره اقتصاد تحت شرایط تحریمی و تأمین مواد اولیه کارخانهها، حدود 40 تا 30 میلیارد دلار است.
وی در ادامه به افزایش قیمت بطریهای آب معدنی و به تبع آن کاهش خرید مردم، تعطیلی واحدهای مصرفکننده بطریهای PET مانند تولیدکنندگان موکت نمدی به دلیل کمبود و گرانی قیمت بطری و ... اشاره کرد و به نساجی امروز گفت: زنجیرهای از مشکلات به دلیل شوک ارزی و بالا رفتن نرخ ارز ایجاد شده که قطعاً راه حل دارد اما متأسفانه هیچ کسی به دنبال راهحل نیست و آنقدر رانت میان ذینفعان توزیع میشود که ممانعت از کاهش نرخ دلار را به همراه میآورد.