فرشاد مومنی در جلسه دین و اقتصاد تحلیل کرد: فلسفه حمایت تعرفه‌ای از تولید داخلی

تعداد بازدید : 1052
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۲/۸

فرشاد مومنی اقتصاددان در تحلیلی که راجع به «حمایت از تولید ملی» ارائه کرد، دو مفهوم حمایت اسمی و حقیقی را از یکدیگر تفکیک کرد و گفت: فلسفه حمایت از نوع اول فقط برای آزاد کردن زمان جهت جبران پس‌افتادگی‌های تولید صنعتی مدرن است.

به گفته مومنی در کشورهای در حال توسعه به‌خصوص از نوع رانتی معمولا دولت‌ها نسبت به حمایت‌های اسمی رغبت نشان می‌دهند چون برای آنها امکان درآمدزایی کسب می‌کند؛ این دولت‌ها دوست دارند که تعرفه‌ها را بالا ببرند نه با هدف حمایت واقعی از تولید ملی، بلکه تنها به دلیل عادت کردن به مفت و بی‌زحمت درآمد کسب کردن.

 

به گفته این استاد دانشگاه یک مثال روشن در این خصوص شوک درمانی‌هایی است که با توهم کسب درآمد عملا اقتصاد کشور را با افزایش هزینه دولت، افزایش فساد و ناکارآمدی و ایجاد ضدانگیزش برای نیروهای تولیدی همراه کرد.

 

 نامگذاری اقتصادی سال‌ها

 

به گزارش   تعادل،  جلسه اخیر موسسه دین و اقتصاد به موضوع «اقتصاد سیاسی حمایت از تولید ملی» پرداخته شد.

 

در این جلسه فرشاد مومنی با بیان اینکه برخی از روی بی‌اعتنایی و برخی با انگیزه‌های دیگر ترجیح می‌دهند که بر سر مسائلی که جامعه بابت آن هزینه‌های مادی و معنوی جدی می‌دهد بحث بایسته‌یی صورت نگیرد، گفت: به همین دلایل این موضوع به همان شکلی که بوده ادامه پیدا می‌کند و با وجود اینکه رسم نامگذاری می‌تواند به یک فرصت برای جامعه تبدیل شود ولی برای اینکه این فرصت به دستاورد برسد، لوازمی نیاز دارد و چون این لوازم به اعتبار اصلا بحث نکردن مطرح نمی‌شود طبیعتا درباره آن نمی‌توان داوری کرد.

 

 3 ویژگی تولید معیشتی

 

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: در هر کوشش جدی علمی درباره مسائل معطوف به توسعه یک مساله حیاتی وجود دارد که اگر ما نتوانیم صورت‌بندی دقیق و عملیاتی از مفاهیم آن ارائه کنیم، طبیعتا نمی‌توان انتظار دستاورد داشته باشیم.

 

به گفته مومنی شاید بهترین روش این باشد که ابتدا بابی درباره درکی که از تولید ملی داریم، باز کنیم. «اگر بپذیریم در یک ساخت توسعه نیافته رانتی بحث از تولید صرفا از نگاه سطح توسعه معنادار خواهد بود، آن وقت می‌توانیم، قضاوت کنیم یک تولید توسعه‌گرا واجد چه خصوصیاتی است و وضعیت کنونی تولید چه نسبتی با آن دارد. مثلا در چارچوب دانش توسعه وقتی راجع به تولید صحبت می‌شود منظور تولیدی است که بر مبنای تکنولوژی و دانش صورت می‌گیرد، چون فقط این نوع تولید است که متضمن برون رفت از فقر است. گزینه رقیب در این زمینه مفهوم تولید در چارچوب تولید معیشتی است، یعنی جایی که سهم دانش و تکنولنولوژی بسیار پایین است. در این چارچوب فعالیت تولیدی صورت می‌گیرد اما به اعتبار سه ویژگی مهم آن مفهوم تولید هیچ‌وقت توسعه‌یی نخواهد بود.

 

بر اساس گفته‌های مومنی ویژگی اول این است که گفته می‌شود در چارچوب تولید معیشتی فعالیت تولیدی یک فعالیت جانکاه و بسیار پرمشقت است. وی گفت: ویژگی دوم می‌گوید با وجود اینکه در این نوع تولید برای خلق ارزش افزوده مشقت زیادی برده می‌شود، اما دستاورد و بازدهی آن بسیار اندک است. سومین ویژگی هم این است که امکان بهره‌برداری در آن بسیار محدود است.

 

وی اضافه کرد: بنابراین گفته می‌شود وقتی در ربع اول قرن بیستم صحبت از تولید زده می‌شود، منظور تولید صنعتی مدرن است و این تولید متناسب با درک ما از صنعت با یک تولید کارخانه نیست بلکه در چارچوب یک درک توسعه‌گرا مفهوم تولید صنعتی مدرن به مثابه حیات جمعی در نظر گرفته می‌شود. بنابراین در این چارچوب وقتی از کشاورزی هم صحبت می‌کنیم، منظور تفکیک تولید کشاورزی در کادر معیشتی در برابر کشاورزی صنعتی شده و مبتنی بر دستاوردهای علمی و فنی است.

 

مومنی در ادامه به فردریک لیست اقتصاددان اشاره کرد که در این خصوص می‌گوید: اگر کسی بنیه تولید خود را در پیوند با صنعت ارتقا دهد، این توسعه در ارتباط با وضعیت فرهنگ، رفاه، امنیت ملی و غیره است. وی گفت «لیست» در این زمینه اضافه می‌کند اگر جنگجویی هم بخواهید بکنید برای پیروزی لازم است که آن بر اساس تولید سلاح‌های مدرن صورت بگیرد.

 

این استاد اقتصاد در ادامه افزود: اساسا موضوعیت پیدا کردن اندیشه توسعه به معنای رمزگشایی چرایی پیشرفت گروهی از کشورها و عقب‌ماندگی گروهی دیگر ریشه در این مسائل دارد، لذا یکی از راه‌حل‌های کلیدی این است که ابتدا به روشن کردن مفاهیم بپردازیم بدین گونه که آیا هر فعالیتی با هر شکل تولید ارزش افزوده‌یی تولید است یا تولیدی که با ارتقای سطح کیفیت زندگی همراه است. وی همچنین اضافه کرد که البته درباره خاص ایران یک پدیده دیگر هم وجود دارد و آن فروش مواد خام است.

 

 اشتباه روش شناختی در واحدهای تحلیل

 

به گفته مومنی در نیمه دوم 1360 یکی از متفکران اصلی توسعه به نام شوماخر کتابی درخشان نوشت که یکی از شاه‌بیت‌های آن، این است که می‌گوید تا زمانی که فروش مواد خام را جزو تولید بدانید تا آخر در دور توسعه‌نیافتگی خواهد ماند.

 

وی صادرات مشتقات نفتی را هم جزو فروش مواد خام دانست و گفت: درباره مفهوم حمایت هم باید تکلیف خود را روشن کنیم. اکنون به گونه‌یی رفتار می‌شود که وقتی بحث از حمایت از تولید ملی می‌شود انگار مخاطب عامه مردم هستند. این یک اشتباه راهبردی است و در یک چارچوب توسعه‌گرا مخاطب حمایت باید در درجه اول دولت توسعه‌گرا و بعد تولیدکننده‌ها باشد و در نهایت نوبت به مردم می‌رسد.

 

به گفته مومنی ما وقتی از انسان‌های منفرد صحبت می‌کنیم از نظر روش شناختی داریم از سطح خرد صحبت می‌کنیم؛ در سطح خرد وقتی گفته می‌شود مردم کالاهای کم کیفیت‌تر و گران‌تر مصرف کنند به نوعی دعوت کردن آنها به غیرعقلایی رفتار کردن است که نوعی نقض غرض است. این مسوولیت دولت است که باید آرایش نهادی را به گونه‌یی ترتیب دهد که واحدهای خرد با رفتارهای عقلانی ترجیح دهند محصولات داخلی را مصرف کنند.

 

وی گفت: در این زمینه می‌توان یک مثال درباره موضوع «لامپ اضافی خاموش » زد که برای کاهش مصرف حامل‌های انرژی تبلیغ می‌شد. طی دو دهه گذشته تقریبا روزانه معادل یک‌میلیون بشکه نفت خام در فرآیندهای انتقال و توزیع حامل‌های انرژی اتلاف منابع داشته‌ایم. همه خانوارها اگر تمام تلاش خود را در راستای مصرف ولنگار و بالا انجام دهند باز هم به اندازه بی‌کفایتی عرضه‌کننده انحصاری و ناکارآمد حامل‌های انرژی نمی‌توانند اتلاف انرژی کنند.

 

مومنی افزود: بنابراین درست است که گفته می‌شود باید سازه‌های ذهنی مردم را برای اهداف توسعه‌گرا آماده کرد اما در این زمینه باید در نظر داشته باشیم که اولا آنها هدفشان در ماجرای دستکاری قیمت‌های کلیدی هیچ نسبتی با توسعه نداشت بلکه در تضاد کامل با این امر بود، چراکه با تشدید نابرابری‌های ناموجه و تشویق ناکارآمدی‌های تولیدکننده انحصاری همراه بود و ثانیا این موضوع تمام مسائل و احساس گناه‌ها را به مردم معطوف می‌کردند در حالی که خود مردم قربانی اولیه این ساختار بودند.

 

مومنی در این خصوص نتیجه گرفت: باید در زمینه مفهوم حمایت از منظر سطح توسعه هم بحث‌های جدی صورت گیرد. با کمال تاسف به اعتبار اقتضائات جامعه‌یی که در آن اندیشه توسعه در غربت است و سلطه غیرمتعارف کوته‌نگری و بی‌اعتنایی به دستاوردهای علمی در فرآیندهای تصمیم‌گیری و توزیع منابع وجود دارد، حمایت را در چارچوب تعرفه تعریف می‌کنند.

 

مومنی با بیان اینکه در دانش توسعه گفته می‌شود که دو نوع حمایت اسمی و حقیقی داریم، گفت: فلسفه حمایت از نوع اول فقط برای آزاد کردن زمان برای جبران پس‌افتادگی‌های تولید صنعتی مدرن است.

 

مومنی با بیان اینکه در کشورهای در حال توسعه بخصوص از نوع رانتی معمولا دولت‌ها نسبت به حمایت‌های اسمی رغبت نشان می‌دهند چون برای آنها امکان درآمد کسب می‌کند، افزود: این دولت‌ها دوست دارند که تعرفه‌ها را بالا ببرند نه با هدف حمایت واقعی از تولید ملی، بلکه تنها به دلیل عادت کردن به مفت و بی‌زحمت درآمد کسب کردن.

 

به گفته این استاد دانشگاه یک مثال روشن در این خصوص شوک درمانی‌هایی است که با توهم کسب درآمد عملا کشور را با افزایش هزینه دولت، افزایش فساد و ناکارآمدی و ایجاد ضدانگیزش برای نیروهای تولیدی همراه کرد.

منبع :
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال