مرتضی تهامی‌پور: نقش آب در فرآیند تولید صنعتی

تعداد بازدید : 2261
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۹

تغییرات آب و هوایی گسترده از جمله خشکسالی‌ها و ناپایداری‌های آب و هوایی در کنار عوامل غیرمحیطی همچون افزایش جمعیت، توسعه شهر نشینی و گسترش فعالیت‌های صنعتی، میزان تقاضای آب را به طرز چشمگیری افزایش داده و سبب بروز کمبود عرضه، عدم تعادل در بازار مصرف و در نهایت بحران آب شده است.

در گذشته تمام توجهات معطوف به افزایش عرضه آب به‌صورت انتقال منحنی عرضه به سمت راست بوده است. اما آنچه که امروز روش برخورد با مساله آب را از گذشته جدا می‌کند، عدم امکان افزایش استحصال منابع آبی است. ازاین رو برای کنترل و تعدیل بازار مصرف آب راهی جز توجه به بخش تقاضا و مدیریت تقاضا وجود ندارد.

در طرف تقاضا معمولا بر مجموعه‌ای از ابزارها از جمله اصلاح نظام قیمت‌گذاری، سهمیه بندی، توسعه بازار آب، وضع قوانین و افزایش مشاركت مصرف‌کنندگان در استحصال، بهره‌برداری و توزیع آب تاکید می‌شود. در این میان ایجاد انگیزه صرفه‌جویی در مصرف آب با بهره‌گیری از شیوه‌های مناسب قیمت‌گذاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
مهم‌ترین مصارف آب شامل کشاورزی، شرب و صنعت است. بر اساس اطلاعات دریافتی از دفتر مطالعات پایه‌ای منابع آب ایران، در کشورهای با درآمد بالا،30 درصد آب در بخش صنعت، 11 درصد برای شرب و 59 درصد در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. این در حالی است که سهم مصرف آب کشاورزی، شرب و صنعت در ایران به ترتیب حدود 90 درصد، 7 درصد و 3 درصد است. بنابراین اگرچه در حال حاضر سهم آب مصرف شده در بخش صنعت در مقایسه با بخش کشاورزی ناچیز است، ولی رویکرد توسعه اقتصادی کشورهای جهان نشان می‌دهد که به تدریج با توسعه صنعتی این سهم به مراتب افزایش یافته است، ضمن اینکه تامین آب برای صنایع و معادنی که معمولا در مناطق دور از منابع آب شکل گرفته‌اند، مساله مدیریت منابع آب در این بخش‌ها را پراهمیت‌تر می‌کند.
هدف این مطالعه برآورد ارزش اقتصادی آب برای صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز كود و تركیبات ازت (کد2411) به‌عنوان نماینده‌ای از فعالیت‌های صنعتی کشور است. صنایع تولید مواد شیمیایی (کد 24 طبق طبقه‌بندی بین‌المللی فعالیت‌های صنعتی ISIC) یکی از مهم‌ترین صنایع تولیدی کشور است که 45 درصد مصرف آب بخش صنعت را در بین کارگاه‌های صنعتی با اشتغال 10 نفر کارکن و بیشتر به خود اختصاص داده است. این بخش صنعتی زیرمجموعه‌های مختلفی دارد (شامل 9 کد چهار رقمی ISIC) که یکی از مهم‌ترین آنها صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز کود و ترکیبات ازت است که در این مطالعه مورد بررسی قرار می‌گیرد. صنایع نامبرده به‌رغم اینکه حدود ۳/ ۱ درصد تعداد کارگاه‌های صنعتی کشور را شامل می‌شوند، حدود14درصد مصرف آب را به خود اختصاص داده‌اند و از این رو مدیریت تقاضای آب در این فعالیت به‌عنوان نماینده‌ای از تولیدات صنعتی کشور حائز اهمیت است.

وضعیت مصرف آب در صنایع تولید مواد شیمیایی
بررسی داده‌های کارگاه‌های 10 نفر کارکن و بیشتر صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز کود و ترکیبات ازت در طول دوره 92-۱۳76 نشان می‌دهد که تعداد کارگاه‌ها در این صنعت از ۶۳ کارگاه در سال ۱۳۷۶ به ۱۹۷ کارگاه در سال ۱۳۹۲ رسیده است. در بازه زمانی نامبرده تعداد شاغلان در این صنعت از ۴۴۰۵ نفر به ۲۳۹۱۶ نفر و ارزش تولیدات از ۵۰۰‌میلیارد تومان به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰ به حدود ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است. افزایش قابل توجه تولیدات این کد صنعتی باعث شده است که سهم صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز کود و ترکیبات ازت از ارزش افزوده کل بخش صنعت کشور به حدود ۵/ ۸ درصد برسد. این در حالی است که صنایع نامبرده فقط ۳/ ۱ درصد کارگاه‌های صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر کشور را تشکیل می‌دهند.
علاوه بر این، مصرف آب صنایع تولید مواد شیمیایی در طول دوره زمانی 92-1376 به شدت افزایشی بوده و از حدود 3 میلیون متر مکعب به 416 میلیون متر‌مکعب رسیده است. به عبارت دیگر، تعداد کارگاه‌ها و تعداد شاغلان به ترتیب حدود 3 و 5 برابر شده است درحالی که میزان مصرف آب حدود 150 برابر شده است. در این ارتباط روند سرانه مصرف آب کارگاه و سرانه مصرف آب شاغلان در طول زمان به شدت افزایشی بوده است.

مقایسه ارزش اقتصادی و هزینه آب در تولید
برای برآورد ارزش اقتصادی آب در صنایع تولید مواد شیمیایی فرم‌های تابعی مختلف برازش شد و با توجه به آمارهای اقتصاد سنجی و خوبی برازش، تابع تولید دبرتین به‌عنوان بهترین فرم تابعی برای نشان دادن ساختار تولید کد ۲۴۱۱ انتخاب شد. براساس این فرم تابعی، ارزش اقتصادی نهاده آب معادل ۳۶۶۹۷ ریال به ازای هر مترمکعب محاسبه شد. یعنی هر متر مکعب آب اضافی ارزشی معادل مبلغ نامبرده در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز کود و ترکیبات ازت ایجاد می‌کند. همچنین با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از آب مصرفی در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز کود و ترکیبات ازت در استان بوشهر استفاده می‌شود با روش باقی مانده ارزش اقتصادی آب برای صنایع نامبرده در این استان برای دو سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ برآورد شد. نتایج نشان داد که میانگین وزنی ارزش اقتصادی آب با توجه به وزن حجم آب مصرفی در این استان حدود ۳۵۸۶۷ ریال به ازای هر متر مکعب است. بنابراین با توجه میانگین وزنی(با توجه به حجم آب مصرفی) نتایج به‌دست آمده از روش تابع تولید و روش باقی مانده، ارزش اقتصادی هر متر مکعب آب در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز کود و ترکیبات ازت ۳۷۰۷۱ ریال به‌دست آمد.
از طرفی، بررسی مبانی قانونی دریافت آب‌بها در مصارف صنعتی نشان می‌دهد که در حال حاضر ملاک دریافت تعرفه آب در صنایع مختلف کشور مصوبه هیات مدیره شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور است که بر اساس آن نرخ فروش آب خام به مشترکان صنعتی از ۳۳۴۰ تا ۸۳۵۲ ریال (نرخ پایه 5760 ریال در ضریب قیمت آب‌بهای استان) متغیر است. البته صنایع بزرگ کشور طی توافقات جداگانه از شرکت‌های آب منطقه‌ای، آب را خریداری می‌کنند و مصوبه یادشده عمدتا مربوط به صنایع داخل شهرها یا شهرک‌های صنعتی است که از شرکت‌های آب و فاضلاب آب را خریداری می‌کنند. با این وجود، بررسی اطلاعات طرح آمارگیری از کارگاه‌های صنعتی مرکز آمار ایران نشان داد که صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی به‌جز کود و ترکیبات ازت تقریبا به‌طور متوسط نرخ پایه مصوبه نامبرده را می‌پردازند و متوسط هزینه پرداختی آنها به ازای هر متر مکعب در سال ۱۳۹۲ حدود ۶۷۱۶ ریال و برای متوسط سه سال 90-۱۳92 حدود ۵۶۸۵ ریال است. همچنین تحلیل داده‌های کارگاه‌های صنعتی در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی نشان داد که سهم هزینه نهاده آب در هزینه‌های تولید در طول سال‌های ۹0-۱۳92 به‌طور متوسط حدود ۳/ ۱ درصد است که با توجه به ارزش اقتصادی بالایی که آب در این صنایع ایجاد می‌کند، سهم بسیار ناچیزی است.

چشم‌انداز آینده و پیشنهادها
تعیین قیمت کارآ برای ایجاد توازن در منابع و مصارف آب، مستلزم توجه به قیمت طرف عرضه و تقاضا است و ارزش اقتصادی نمایانگر قیمت طرف تقاضا است. نتایج این مطالعه نشان داد که تخصیص هر متر مکعب آب به مصارف صنعتی صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی، به‌جز کود و ترکیبات ازت، به‌طور متوسط ارزشی حدود ۳۷۰۷۱ ریال ایجاد می‌کند. این در حالی است که هزینه فعلی خرید آب در صنایع یادشده به‌طور متوسط حدود ۵۶۸۵ ریال به ازای هر متر مکعب است و نهاده آب فقط حدود ۳/ ۱ درصد از هزینه‌های تولید را در این صنایع به خود اختصاص داده است. بنابراین با توجه به یافته‌های موجود، ارزش تولید نهایی نهاده آب در تولید مواد شیمیایی به‌جز کود و ترکیبات ازت به مراتب بالاتر از هزینه خرید آب است و این نمایانگر آن است که نهاده آب بیشتر از حد بهینه استفاده می‌شود (البته با فرض بازار رقابتی). از این رو این نتیجه نشان می‌دهد که امکان افزایش تعرفه آب برای ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا و همچنین حرکت به سمت مصرف بهینه آب وجود دارد. البته ذکر این نکته ضروری است که برای تعدیل ساختار تولید و تکنولوژی‌های مورد استفاده زمان لازم است. بنابراین پیشنهاد می‌شود هرگونه افزایش قیمت در مصارف صنعتی برای کد صنعتی نامبرده به‌صورت پلکانی انجام گیرد.
نکته قابل توجه آن است که به‌دلیل شرایط خاص و تکنولوژی‌های متفاوت هر صنعت، تعمیم نتایج این مطالعه به کل بخش صنعت امکان‌پذیر نیست. به عبارت دیگر نقش آب در فرآیند تولید صنایع با یکدیگر متفاوت است و بر این اساس ارزش اقتصادی آب در بین صنایع متفاوت خواهد بود. این امکان وجود دارد که برای تعدادی از صنایع کشور ارزش اقتصادی آب حتی پایین‌تر از هزینه یا تعرفه فعلی خرید آب باشد. بنابراین پیشنهاد می‌شود روش‌شناسی مطالعه حاضر برای تمام کدهای صنعتی به‌کار گرفته شود تا تفاوت ارزش اقتصادی آب بین کدهای صنعتی مشخص شود. مسلما نتایج به‌دست آمده می‌تواند مبنای بسیار مناسبی برای اصلاح نظام تعرفه آب در مصارف صنعتی و اجرای یک سیاست تبعیض قیمت برای حمایت از برخی کدهای صنعتی باشد. علاوه بر این تمایز و اصلاح تعرفه آب بر اساس ارزش اقتصادی برای هریک از صنایع تولیدی، سبب تنوع بخشی در سبد درآمدهای شرکت‌های متولی و عرضه‌کننده آب می‌شود. علاوه بر این، اطلاعات فراهم شده در این مطالعه می‌تواند برای بهینه‌سازی درآمد شرکت‌های متولی آب و امکان سنجی طرح‌های توسعه منابع آب در بخش صنعت مفید باشد.

دکتر سیدحسین سجادیفر/ اقتصاددان
کوروش جوادی پاشاکی/ مدرس دانشگاه آزاد اسلامی
تقاضای آب به کاربردهای آن بستگی دارد و برحسب کاربرد و مصارف آن قابل تشخیص است. تقاضای نهایی خانوارها یا مصرف واسطه‏ای در بخش‏های صنعتی، کشاورزی، خدمات و زیست محیطی طبقه‏بندی می‏شود. به‌طورکلی تقاضای آب برحسب مصارف، شامل تقاضای آب به‌عنوان کالای نهایی و کالاهای واسطه‏ای است. تقاضای واسطه‏ای به این معنا است که آب در تولید کالاها و خدمات از جمله آبیاری محصول، خنک‏سازی، عملیات تولید و به حرکت در آوردن توربین‏ها برای تولید برق، مورد استفاده قرار می‏گیرد. علاوه بر تقاضای نهایی و واسطه‌ای در بخش‏های اقتصادی برای آب، محیط زیست، هوا، خاک، جانداران و گیاهان نیز از آب در فرآیند زیستی خود استفاده می‏کنند.

مطالعاتی که در گذشته در زمینه مسائل آب در سطح كلان كشور انجام شده است نشان می‏دهد، هزینه‏های خشكسالی به میزان 4/ 4 درصد از ارزش افزوده زیربخش‏های زراعی و باغی را كاهش می‏دهد. در ایران و در بیشتر نواحی بدون توسل به آبیاری، فعالیت كشاورزی امكان‏پذیر نیست. در بعضی از استان‏ها با مصرف آب شرب باتوجه به اینكه جمعیت شهری ایران به شدت در حال رشد است در آینده نزدیک حتما با مشکل کم آبی مواجه خواهیم شد و چنانچه نقش آب در جمعیت شهری كشور مدیریت نشود، قطعا آب کفاف جمعیت را نخواهد داد. یکی از راه‏های برون‌رفت از مشکلات مدیریت منابع آب، مصرف بهینه آب است.
اولین مرحله برنامه‏ریزی، بررسی وضعیت موجود بخش آب در سطح كلان كشور و در مناطقی (استان‏ها) است که رشد جمعیتی بالایی دارند زیرا عدم توجه به آب، مشکلات معیشتی خانوارها و کشاورزان و فقر غذایی را به‏دنبال خواهد داشت. در این راستا نهادهایی که در رابطه با مدیریت منابع آب، توزیع یا تولیدکننده آب هستند، اعم از جمع‏آوری، تصفیه و توزیع آب، مثل شرکت‌های آب منطقه‏ای و آب و فاضلاب شهری و روستایی که عرضه‌کننده آب هستند و از طرفی دیگر تقاضاکنندگان آب که عمدتا بخش‏های اقتصادی هستند، آب را به‏عنوان یک کالای واسطه‏ای در فرآیند تولید استفاده می‏کنند و تقاضاکنندگان نهایی که معمولا خانوارها، دولت و صادرکنندگان می‎باشند؛ باید استفاده بهینه منابع در الگوی مصرف آب را رعایت کنند تا درآینده دچار کمبود منابع آبی نشویم.
این یادداشت از یافته‏های تحقیق سنجش اثر فعالیت‏های اقتصادی بر اکولوژیک آب، زمین و انسان در اقتصاد ایران است. در این یادداشت با استفاده از جدول داده ستانده وضعیت موجود اقتصاد ایران و میزان وابستگی بخش‌های اقتصادی به منابع آب بررسی می‌شود. این جدول به پنج بخش اقتصادی، کشاورزی، معدن، صنعت، ساختمان و خدمات تقسیم شده است. در ناحیه دوم جدول خالص صادرات و واردات و تغییر موجودی انبار به‌صورت یکجا در تقاضای نهایی دیده شده و با (ستانده) بخش‏ها به‌عنوان پسماند تراز شده است. پوشش داده‏های آماری در سطح کل کشور است و از داده‏های آماری ثبتی حساب‏های ملی سال 1391 مرکز آمار ایران، تراز نامه انرژی،سالنامه آماری آب وزارت نیرو و وزارت مسکن و شهرسازی و جدول داده ستانده بهنگام شده سال 1391 استفاده شده است.

نتایج و یافته‏های تحقیق
• نتایج ضریب فزاینده آب
اطلاعات جدول (1) نتایج محاسبات ضریب فزاینده آب در بخش‏های اقتصادی ایران در سال 1391 است. این ضریب در بخش کشاورزی نشان می‏دهد که به ازای یک واحد تقاضا (برحسب میلیارد ریال) در این بخش، به میزان 65722 مترمکعب آب به‌طور مستقیم و غیرمستقیم استفاده می‏شود. در بخش معدن نیز به ازای یک واحد تقاضا یا سرمایه‏گذاری به میزان 1227مترمکعب آب مصرف خواهد شد. در بخش‏های صنعت، ساختمان و خدمات نیز به ترتیب به میزان 13922 مترمکعب، 3260مترمکعب و 1005 مترمکعب آب به‌طور مستقیم و غیرمستقیم مصرف خواهد شد.
• نتایج ضریب فزاینده زمین
اطلاعات جدول (2) نتایج محاسبات ضریب فزاینده زمین در بخش‏های اقتصادی است. این ضریب در بخش کشاورزی نشان می‏دهد یک واحد تقاضا (برحسب میلیارد ریال) در این بخش به میزان 137552 مترمربع زمین به‌طور مستقیم و غیرمستقیم استفاده می‏شود. این رقم نشان دهنده بازده پایین در بخش کشاورزی است. در بخش معدن نیز به ازای یک واحد تقاضا یا سرمایه‏گذاری در این بخش به میزان 2576 مترمربع، زمین استفاده خواهد شد. در بخش‏های صنعت، ساختمان و خدمات نیز به ترتیب به میزان 27888، 6419 و 1832 مترمربع زمین به‌طور مستقیم و غیرمستقیم استفاده خواهد شد.
• نتایج ضریب فزاینده انسان
اطلاعات جدول (3) نتایج محاسبات ضریب فزاینده انسان در بخش‏های اقتصادی است. این ضریب در بخش کشاورزی نشان می‏دهد که یک واحد تقاضا (برحسب میلیارد ریال) در این بخش به میزان 2/ 4 نفر به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به‌کار گرفته شود. در بخش معدن نیز به ازای یک واحد تقاضا یا سرمایه‏گذاری در این بخش به میزان 5/ 0 نفر به‌کارگرفته خواهد شد. این رقم نشان می‏دهد بخش معدن سرمایه‏بر است و کمتر از نیروی کار (انسان) استفاده می‏کند. در بخش‏های صنعت، ساختمان و خدمات نیز به ترتیب به میزان 5/ 2 نفر، 8/ 4 نفر و 4/ 2 نفر به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به‌کار گرفته می‏‎شوند.
•نتیجه‏گیری و پیشنهادها
یکی از سیاست‏های مهم دربحث اقتصاد مقاومتی استفاده بهینه از منابع داخلی و توسعه پایدار است، ضرایب فزاینده آب، زمین وانسان، ابزار مناسبی برای هرگونه اعمال سیاست‏های مالی است. در واقع این شاخص‏ها تغییرات تقاضای اقتصاد بر اکولوژیک یا بوم‌شناسی آب، زمین و انسان را نشان می‏دهد. به عبارتی اگر به‏دنبال رشد اقتصاد 8 درصدی در سطح ملی باشیم یا رشد جمعیت بیش از 3/ 1 درصد به‏عنوان سیاست جمعیتی در دستور کار باشد، باید بدانیم این سیاست بر اکولوژی چه میزان تاثیرگذار است و منجر به مصرف چه میزان آب، زمین و انسان در فرآیند تولید می‏شود. نتایج این مطالعه نشان می‏دهد که برای هر واحد تقاضا یا سرمایه‏گذاری (برحسب میلیارد ریال) در بخش کشاورزی، 65722 مترمکعب آب مصرف می‏شود. همچنین در سایر بخش‏های اقتصادی که عبارتند از: صنعت، معدن، ساختمان و خدمات به ترتیب 13922،1227، 3260 و 1005 مترمکعب آب مصرف خواهد شد. نتایج محاسبه ضریب فزاینده زمین نشان می‏دهد که برای هر واحد تقاضا (میلیارد ریال) یا سرمایه‏گذاری در بخش کشاورزی 137552 مترمربع زمین، بخش صنعت 27888 مترمربع، معدن 2576 مترمربع، ساختمان 6419 متر مربع و در بخش خدمات 1832 مترمربع زمین زیر بنا مورد استفاده قرار می‏گیرد.
براساس نتایج مشاهده می‏شود در اقتصاد ایران، زمین به‏درستی در فرآیند تولید به‌کار گرفته نشده و سطح بازدهی تولید آن پایین است. به همین دلیل بخش کشاورزی نیز بیشترین میزان استفاده از زمین و مصرف آب را به خود اختصاص داده است. زمینی که عاملی برای زیست محیط و تولید غذا برای انسان و آرامش و رفاه خانوارها و عامل تولید در بخش‏های صنعت، معدن و خدمات است. سیاست‏گذاری در بخش آب، با توجه به نوع تکنولوژی مصرف‏کننده و زیرساخت‏های منابع آبی، بحث میزان سرمایه‏گذاری در اموری همچون زیرساخت‏های تولید، ابزار و تجهیزات آب‌رسانی، ماشین‏آلات، مهار آب‏های سطحی و به‏سازی کانال آبرسانی است. تغییرات ناشی از میزان سرمایه‏گذاری برای تمام بخش‏های اقتصادی تنها در قالب جدول داده–ستانده قابل سنجش و اندازه‏گیری است. ضریب فزاینده یکی از شاخص‏های تغییرات ناشی از سرمایه‏گذاری و آثار آن روی بخش‏های اقتصادی و میزان مصرف منابع را نشان می‏دهد.
دومین سیاست می‏تواند مدیریتی باشد. این سیاست در واقع همان سیاست مالی است، یعنی تغییرات هر یک از اجزای تقاضای نهایی (مصرف خانوار، هزینه نهایی دولت، سرمایه‏ گذاری و صادرات) است. لازم است قبل از اعمال هرگونه سیاست قیمت یا تعرفه قیمتی، اثر آن بر مقدار مصرف آب، زمین و انسان مورد توجه قرار گیرد. آثار سرمایه ‏گذاری در بخش منابع انسانی نیز با تعیین ضریب فزاینده انسان قابل سنجش است که می‏تواند سطح بهره‏وری نیروی کار، ارتقای دانش و سطح تحصیلات و میزان سرمایه ‏گذاری انسانی را پیش‏بینی کرد.

منبع :
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال