چرا نقدینگی دوبرابر شد؟

تعداد بازدید : 2068
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۸/۲۵

در سال ۸۴ میزان نقدینگی در کشور حدود ۷۰هزار میلیارد تومان بود که تا سال ۹۲، ۷برابر شد و به ۵۰۰هزار میلیارد تومان رسید

در دولت یازدهم نیز نقدینگی دو برابر شده و به رقم عظیم هزار هزار میلیارد تومان رسیده است. اکنون این سوال مطرح می‌شود که با توجه به این حجم نقدینگی چرا در این سال‌های اخیر تورم بالاتر نرفته است؟ جواب این سوال این است: چون در این سال‌ها سرعت گردش پول نصف شده است. در سال ۹۲ گردش پول به حدی بود که یک تومان پول در سال دو بار دست به‌دست می‌شد اما اکنون این سرعت نصف شده است. خطر امروز اقتصاد ما این است که کوچکترین اشتباهی در سیاست‌های اقتصاد کلان ممکن است موجب بازگشت سرعت به گردش نقدینگی کشور شود که در این صورت باید انتظار یک انفجار تورمی عظیم را داشته باشیم. به همین علت دولت خیلی نمی‌تواند روی متغیرهای کلان مانور بدهد و سیاستگذاری کند. ما باید دنبال راه‌های دیگری برای خروج از رکود باشیم.
مطابق آمار اکنون ۱۰سال است که خرج خانواده‌ها بیشتر از درآمدهای آنهاست و درواقع دیگر پس‌اندازی ندارند که از آنها بخواهیم با بکارگیری آن پس‌اندازها و افزایش تقاضای کل موجب رونق اقتصادی شوند. زیرا امروز در هر خانواده ایرانی یک دانش‌آموخته بیکار یا یک دانشجو یا یک سرباز وجود ارد و خانوارهای ایرانی مجبورند پس‌اندازهای گذشته‌شان را نیز خرج امور روزمره فرزندان‌شان کنند.
با توجه به ناهماهنگی‌ها و اختلافاتی که در فضای سیاسی کشور وجود دارد و همچنین ناهماهنگی قوای کشور در اولویت‌های نخست ملی کشور، بحث سرمایه‌گذاری خارجی و توسعه گردشگری به‌عنوان عوامل رونق بخش به اقتصاد ایران در عمل منتفی است. همچنین نظام بانکی به‌علت فساد درونی و مشکلات ساختاری مانند بالا بودن مطالبات معوقه و انباشت دارایی‌های آنها در بخش مسکن و مستغلات دیگر توانایی حمایت از بخش تولید را ندارد. گفتنی است؛‌ خانوارها نیز به علت فقدان پس‌انداز و حجم بالای بیکاران آنها و افزایش نیافتن متناسب دستمزدها، توانایی افزایش تقاضا برای تحریک تولید را ندارند. دولت نیز به علت خطر انفجار تورمی نباید وارد تحریک اقتصاد از طریق سیاست پولی شود. گفتنی است؛‌ کاهش درآمدهای نفتی دولت هم اجازه نمی‌دهد که با سیاست مالی تقاضای کل را تحریک کند. بنابراین اقتصاد در یک بن‌بست رکودی قرار گرفته که خروج از آن با راه‌های مرسوم و سیاست‌های معمول اقتصادی از سوی دولت امکان‌پذیر نیست. از نظر من تنها یک راه برای خروج اقتصاد کشور از بن‌بست رکودی وجود دارد و آن اجماع و عزم نظام سیاسی برای ایجاد افق امیدبخش و آینده‌ای بی‌ابهام در فضای سیاسی و اقتصادی کشور است تا اقتصاد کشور افق پیدا کند و سرمایه‌های موجود به تحرک درآید. درواقع اقتصاد ما با کمبود سرمایه روبه‌رو نیست چون چیزی حدود ۳ تا ۴ برابر نیاز کشور سرمایه‌گذاری صنعتی کرده‌ایم. گفتنی است؛‌ شهرک‌های صنعتی ما با یک‌چهارم ظرفیت کار می‌کنند. این بدین معنی است که آنها می‌توانند ۴برابر وضع موجود، تولید کنند. همچنین اقتصاد ما با مشکل کمبود نیروی انسانی روبه‌رو نیست. ما فقط ۵میلیون دانش‌آموخته دانشگاهی بیکار داریم. مشکل اقتصاد حتی نقدینگی هم نیست. اگر اقتصاد ما افق پیدا کند همین نقدینگی موجودی که به گردش درآید می‌تواند نیاز ما را رفع کند چون سرعت گردش پول می‌تواند تا دو برابر وضع کنونی بالا برود و به این معنی است که نقدینگی کنونی می‌تواند تا دو برابر وضع کنونی عملکرد اقتصادی داشته باشد. به‌طور قطع مشکل اصلی اقتصاد ما نااطمینانی‌ها و بی‌ثباتی‌های سیاسی و کلان و تنش‌های خارجی است که موجب بی‌افق شدن اقتصاد ما شده و برای حل این مسئله نیز باید نظام سیاسی همت و قیام کند و کاری از دست دولت ساخته نیست.

محسن رنانی/اقتصاددان
منبع :
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال