چرا برندهایی مانند «ارج» در ایران میمیرند؟
تعداد بازدید :
1701
تاریخ انتشار :
۱۳۹۵/۳/۲۵
دیروز ابتدا خبر تعطیلی برندی كه چندین نسل با محصولات آن زندگی كرده بود، منتشر شد اما سپس این خبر تكذیب و به «واگذاری» ارج تغییر كرد.
«حال و روز ارج ٧٩ سال بعد از تولید خوب نیست.» شاید این جمله كوتاه بتواند عمق فاجعه وضعیت تولیدی ایران را به خوبی به تصویر بكشد. برندهای تولیدی كه روزی حرف نخست تولید و صنعت را در ایران میزدند این روزها در سكوت خبری به سولههای خاكخورده ماشین آلات تبدیل میشوند. این روزها دیگر شنیدن خبر توقف فعالیت یك مجموعه تولیدی، اتفاق عجیبی نیست. شاید خبر رونق گرفتن كارخانهای متوقف شده،بیشتر حس تعجب را بر انگیزد. در سالهای گذشته كارخانههایی كه قدمتی بیش از نیم قرن داشتند یا در قالب خصولتیسازی به جای جان گرفتن، جان دادند و به بهانه خصوصی شدن در سكوت به فراموشی سپرده شدند تا دیگر كسی در مورد خواب تولید در این كارخانهها سوال نكند. بررسیهای آماری و گزارشهای ارایه شده تنها ١١ درصد واحدهای واگذار شده به بخش خصوصی واقعی رسیده است و باقیمانده نصیب نهادهایی شده كه از دولت طلبكار بودند و خود نیز به نوعی دولتی تلقی میشدند. «ارج» اتفاقا یكی از آنها بود؛ سهامدار عمدهاش بانك ملی بود كه بانك تمام دولتی ایران است اما نتوانست نسخهای شفابخش برای زیرمجموعهاش بپیچد.
تعطیلی كارخانه ارج تكذیب شد
دیروز خبرگزاریها خبر تعطیلی ارج را تمام و كمال بازتاب دادند اما در آخرین ساعات روز، مدیرعامل شركت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی ضمن تكذیب تعطیلی كارخانه ارج، انتشار گسترده این خبر كذب را فضاسازی رسانهای علیه دولت دانست و به ایرنا گفت: هفت شركت داخلی و خارجی متقاضی خرید این كارخانه هستند كه پس از بررسی نهایی، واگذاری انجام میشود. «فرهاد حنیفی» مدیر شركت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی در این مورد گفت: این واحد تولیدی در دو سال گذشته نزدیك به ١٥ هزار كولر و بخاری تولید كرده و انبارهای این شركت یك هزار دستگاه كولر و بخاری آماده فروش دارد.
او به تزریق نقدینگی ٢٠٠ میلیارد ریالی در دو سال گذشته به این كارخانه اشاره كرد و گفت: این سرمایه در گردش از راه گروه توسعه ملی با هدف جلوگیری از توقف تولید و پرداخت حقوق بازنشستهها صورت گرفته است.
او افزود: از مبلغ یادشده، ٦٠ میلیارد ریال به بازنشستههای این واحد تولیدی پرداخت شد.
حنیفی در ادامه به مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر خروج بانكها از بنگاهداری اشاره كرد و گفت: براساس این مصوبه، ٥٠ شركت زیرمجموعه هلدینگ بانك ملی از جمله ارج در فهرست واگذاری هستند.
وی با بیان اینكه امسال واگذاری ١٢شركت در دستور كار ما قرار دارد، افزود: تلاش داریم این شركتها ازجمله ارج را به خریداران واجد شرایطی واگذار كنیم كه بتوانند بهتر از مجموع گروه توسعه ملی، آن را مدیریت و اداره كنند.
وی یادآورشد: نزدیك به یك سال از ابلاغ مصوبه مجلس درباره خروج بانكها از بنگاهداری سپری شده و ما در حال مذاكره برای واگذاری هستیم.
حنیفی، شمار كاركنان كنونی كارخانه ارج را ٢٠٠ نفر اعلام كرد و گفت: پرداختها به كاركنان و مجموعه بازنشستگان ارج به گونهای بوده كه هیچ معوقه و طلبی ندارند.
وی ادامه داد: به دلیل اینكه سالها در این كارخانه سرمایهگذاری نشده است، محصولات آن در بازار تقاضای اندكی دارد و مستلزم سرمایهگذاری برای بهروز كردن خط تولید است.
همه اینها اما نافی غم سنگینی نیست كه از مرور حال و روز ناخوش صنعت بر دلها مینشیند. كارخانه ارج در سال ١٣١٦ در یك كارگاه كوچك واقع در خیابان ٣٠ متری تهران به اتفاق
٨ كارگر ساده با هدایت مهندس خلیل ارجمند، استاد دانشكده فنی دانشگاه تهران، به صنایع غیر دولتی ایران پیوست و با امید و كوشش كارگران و موسس آن، گام در راه توسعه صنعت و تولید كشور گذاشت. در كارگاه اولیه كارهای آهنگری، ریختهگری و جوشكاری انجام میشد و به همین دلیل نیز نام ارج از سه حرف اول سه رشته، شكل گرفت. كارخانه ارج در سال ١٣١٦ در یك كارگاه كوچك واقع در خیابان سی متری تهران به اتفاق ٨ كارگر ساده با هدایت مهندس خلیل ارجمند، استاد دانشكده فنی دانشگاه تهران، به صنایع غیر دولتی ایران پیوست و با امید و كوشش كارگران و موسس آن، گام در راه توسعه صنعت و تولید كشور گذاشت. در كارگاه اولیه كارهای آهنگری، ریختهگری و جوشكاری انجام میشد و به همین دلیل نیز نام ارج از سه حرف اول سه رشته، شكل گرفت.
در سال ١٣٢١ با پیشرفت كار، تاسیسات ارج به محل جدید با وسعت بیشتر (٢١٠٠٠ متر مربع) واقع در خیابان شوش تهران منتقل شد، در اواخر پاییز سال ١٣٢٣ مهندس خلیل ارجمند موسس ارج در اثر یك حادثه و در جریان آزمایش یك ماشین فنی كه در كارخانه طراحی و ساخته شده بود جان خود را از دست داد. شركت ارج كه مرتب در حال گسترش فعالیت خود بود، به زودی محل جدید نیز برایش كوچك مینمود، بنابراین ارج جدید در سال ١٣٤٨ با كارگاههای متعدد و ماشینهای جدید در زمینی به مساحت (١٠٥٠٠٠ مترمربع) واقع در جاده مخصوص كرج با همراهی هزاران مهندس و كارگر مبتكر و ماهر با تكنیكهای مدرن روز شروع به فعالیت كرد. كارخانه ارج از اول فروردین ماه ١٣٥٢ به صورت شركت سهامی عام درآمد و قسمتی از سهام آن در مرحله اول به كاركنان و سپس به مردم ارایه شد. پس از پیروزی انقلاب در سال ١٣٥٧ با ملی شدن كارخانجات، عمده سهام آن به صنایع ملی ایران واگذار شد كه تا سال ١٣٧٤ تحت پوشش این سازمان بود و پس از آن در همین سال، بخشی از سهام سازمان صنایع ملی به كاركنان ارج و مردم و عمده سهام آن به بانك ملی ایران واگذار شد. بسیاری همان دوران را دوران افول ارج و سایر برندهای دولتی شده میدانند. دهه ٦٠، سالهای قدرتنمایی تولیدات داخلی زیر سایه دیوارهای بلند ممنوعیت بود و تولیدات داخلی، فارغ از ضرورت رقابت، هر چه تولید می كردند را در بازار میفروختند.
حالا همان مردمی كه روزی برای خرید یخچال مجبور بودند حواله خرید چندین ماه منتظر بمانند باید با این برند خداحافظی كنند. این در حالی است كه ماشینآلات كهنه به جا مانده در این كارخانه به زودی فروخته میشود تا خاطرهای تحت نام «ارج» در یاد اقتصاد ایران بماند. جایی كه روزگاری عنوان سوپر ماركت لوازم خانگی را از آن خود كرده بود در سایه نبود تسهیلات لازم، مدیریت متمركز و مناسب، كاهش تولید و عدم توجه دولتی به خاك سپرده شد.
آگاهان، تعطیلی این كارخانه را در گرو به روز نشدن ماشین آلات و انتصاب مدیران دولتی در این كارخانه میدانند و معتقدند این امر باعث شد تا ارج نتواند از پتانسیل خود برای تولید محصولات روز استفاده كند حتی در سالهای گذشته بخشی از این كارخانه در اختیار ایران خودرو قرار گرفت تا به عنوان پاركینگ خودرو از آن استفاده كند. بخش دیگری هم كه شامل سه سیلوی تولید این كارخانه بود در مقطعی برای برگزاری مراسمهای عروسی به یك پیمانكار خصوصی واگذار شد تا شاید بتواند بخشی از منابع مالی مورد نیاز این كارخانه را تامین كند كه البته این فكر نیز با دخالت نیروی انتظامی به بن بست میخورد و ظاهرا «ارج» به جای تامین لوزام خانگی منازل ایرانی در سالهای پایانی زندگیاش به تنها پاركینگ خودروهای تولیدی انبار شده برند آبیپوش جاده مخصوص تبدیل شد.
از همان روزهایی كه نخستین زنگ تعطیلی كارخانههای تولیدی ایرانی به نوبت به صدا درآمده بود خیلی از كارشناسان اقتصادی دلسوزانه خواستار حمایت دولتی از این برندها میشدند اما در سالهای پس از ٨٤ تاكنون مدیران دولتی توجه خاص خود را به این برندها نكردند و كار را به جایی رساندند كه صاحبان جدید برندهای قدیمی به جای به روز رسانی و روشن كردن چرخ تولیدی این كارخانجات تنها به فكر فروش تجهیزات، ماشینآلات و كالاهایی باشند كه قابلیت نقدشوندگی دارند تا نشان دهند خصوصیسازی در كشور لنگ میزند.
این شتر پیش از اینكه به در كارخانه «ارج» برسد پای صنایع مختلفی ازجمله پوشاك و كفش و... هم خوابید و مدیران تنها با ادامه و تكرار وعدههای قبلی دست كارگران چشم انتظار تولید را در حنا باقی گذاشتند.
وعده كمك به كارخانههای تولیدی لوازم خانگی از جمله «آزمایش» از سوی محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم هم نتوانست نه «آزمایش» را زنده نگه دارد و نه جلوی مرگ «ارج» را بگیرد. گو اینكه مدیران دولتی هم در میان مشكلات تلنبار شده، وعدههای خود را نیز فراموش كردهاند. این امر حتی در كارخانههای جدید سازنده لوازمخانگی هم به وضوح دیده میشود و بعید نیست كارخانههای برند قدیمی كه از ابتدا روی پای خود ایستادند و صفر تا صد تولیداتشان وابسته به داخل بود و نه خارج، امروز شاهد خاكسپاری شان هستیم و حالا تكلیف كارخانههایی كه تولید مشترك یك برند خارجی با یك شركت ایرانی است، ننوشته گویاست.
ناگفته پیداست كه دیپلماسی صنعتی بازسازی كارخانههای قدیمی ایران از سوی متولیان وزارت صنعت، معدن و تجارت مشخص نیست. گویا هزینه فراموشی و به خاكسپاری این برندهای قدیمی برای مسوولان دولتی هزینه بسیار كمتری را نسبت به بازسازی و چرخاندن چرخ تولید این كارخانهها دارد.
ارج، مصادره یا بدهكاری
البته پیش از اینها حامدی، مدیرعامل سابق ارج در مورد بحث واگذاری ارج به بانك ملی گفته بود: «نحوه واگذاری شركت ارج از وزارت صنعت به بانك ملی هنوز در ابهام قرار دارد كه آیا این شركت مشمول بند «ب» مصادره و بند «ج» بدهكاری بانكی قرار گرفته بود یا خیر. در این میان برخی معتقدند با توجه به بدهی این شركت به بانك صنعت ومعدن نخست بانك آن را در اختیار گرفته و سپس بنا به دلایلی به بانك ملی انتقال داده است. اما به اعتقاد بنده دلایل سیاسی نقش موثری را در این واگذاریها ایفا كرد.
مدیرعامل سابق این شركت با اشاره به اینكه امیدواریم این واگذاری به استناد بند «ج» باشد، تصریح كرد: هنوز به دنبال بند «ج» این موضوع هستیم تا بند «ب» آن. البته باید بگویم خود ارجمند به دلیل «تعلق به فرقه بهاییت» مشمول بند «ب» بوده است.
وی ضمن بیان این مطلب كه از آغاز دوره مدیریت خود در این شركت خواستار رونق بیشترسطح تولیدات این كارخانه بوده، گفت: سهامداران اصلی این شركت (سرمایهگذاران بانك ملی) به دنبال انتقال این شركت هستند چراكه با توجه بدهی ٦٠ میلیارد تومانی كه در هر دوره مشكلات جدیدی را برای شركت به وجود میآورد امكان سودآوری آن را به صفر رسانده است. ٩٨ درصد این بدهیها متعلق با بانكها است، به هر روی دیروز تیر خلاص بر پیكر فرتوت اولین شركت تولیدكننده لوازم خانگی در ایران خورد تا معلوم شود داستان دنبالهدار خداحافظی با برندهای ایرانی به اتمام نرسیده است.
چرا «ارجها» در ایران میمیرند؟
حسین ساسانی - عضو اتاق بازرگانی تهران
تصمیم به فروش كارخانهای مانند ارج، با سابقه و قدمت طولانی كه دارد، نشاندهنده مشكلات تولید در كشور است. مشكلاتی كه هر چند از زوایای مختلف قابلبررسی است، اما اگر به صورت اجمالی به آن بپردازیم، دو عامل كلیدی، قابلیت درون بنگاهی و سازمانی و مشكلات فضای كسب و كار.
مشكلات درون سازمانی و قابلیت درون بنگاهی، یكی از مهمترین عوامل معضلات كنونی بنگاههای ایران هستند. هر بنگاهی در ابتدا باید قابلیتهای درونی خود را افزایش دهد؛ این قابلیتها به سطح تكنولوژی، ماشینآلات، منابع انسانی، داشتن ارتباطات گسترده بینالمللی و از همه مهمتر مدیریت مربوط است. متاسفانه در سالهای گذشته به مواردی از این دست كمتر توجه شده و مهمترین دلیل این بیتوجهی را میتوان تربیت نكردن مدیران توانمند دانست. مدیرانی كه در كشور تربیت شدند، مدیرانی با توانایی و قابلیتهای محدود هستند، درك درستی از پیشرفت تكنولوژی ندارند و آشنا به فن نیستند. هرگاه شركت یا بنگاهی از طریق مدیران ناتوان اداره شود، طبیعی است كه نمیتواند مسیر خود را به خوبی پیدا كند و به همین روی وقتی بحران در كشور آغاز شد، بسیاری تولیدكنندگان ایران انعطاف كافی از خود را نشان ندهند. حتی بسیاری از مدیران بنگاههای كشور دقیقا نمیدانند بازار هدف كجاست؟ چطور مشتری خود را در بازار هدف پیدا كنند و همچنین چطور رضایت پایدار آن را به دست آورند. این سبب میشود كه كشور توسعه نیابد و امكان تولید با كیفیت و با قیمت مناسب روز بهروز كمتر شود. هر چند امروز هم نمونههایی وجود دارند كه با وجود مشكلات بسیار، به دلیل داشتن مدیران توانمند و آگاه، در كنار ارتباطات بینالمللی مناسب، توانستند بنگاه خود را حفظ كنند و در مسیر درست قرار دهند. كمبود تكنولوژی و ماشین آلات قدیمی هم مزید بر علت شده تا روز بهروز توان تولیدكنندگان داخلی تحلیل رود. شركت ارج، سالها از تكنولوژی و ماشینآلات قدیمی استفاده كرده بود و در نهایت كار به جایی رسید كه رو به تعطیلی است؛ چرا كه دیگر توان رقابت و فعالیت را از دست داده بود.
علاوه بر عوامل درون سازمانی، مشكلات فضای كسبو كار كشور هم مطرح است. مشكلی كه سالها در مورد آن صحبت شده اما در عمل هیچ تغییری به وجود نیامده است. در ایران متاسفانه نهتنها بنگاهها از داشتن مدیران توانمند محروم هستند، بلكه در حوزه دولتی، بنگاهها، نهادها و موسسات وابسته به دولت، هم از داشتن مدیرانی كه بتوانند گرهی از مشكلات باز كنند، محروم هستند. اغلب مدیران دولتی ایران، كارگزارانی هستند كه توانمندیهای بالای مدیریتی ندارند یا به دلیل ارتباطات خود به درجه مدیریت رسیدند یا به هر روی توانایی كافی برای این سمت را ندارند. از آنجایی كه در موسسات دولتی توانایی مدیران پایین است، اگر ارزیابی دقیقی انجام شود، بخش مهم مشكلات كسب و كار به همین افراد بازمیگردد. مدیران دولتی ایران عمدتا هیچ راهكاری برای مشكلات ندارند و آن مدیرانی هم كه راهكارهای كشورهای دیگر را برای ایران مطرح میكنند، امكان اجرایی كردن آن را ندارند. به همین دلیل دیده میشود برخی مدیران دولتی برای حفظ صندلی خود حاضر هستند دست به هر كاری بزنند.
یك بنگاه اقتصادی، مانند یك پرنده برای پرواز نیاز به دو بال مهم دارد، یك بال به توانمندی درونبنگاهی مرتبط است و بال دیگر به مشكلات كسب و كار و مباحث كلانتر اقتصادی. بنگاهها در شرایط كنونی از دو بال خود محروم هستند و طبیعی است كه در این فضا، شركتی مانند ارج تعطیل شود.
منبع: اعتماد