رشد بی اشتغال
تعداد بازدید :
2242
تاریخ انتشار :
۱۳۹۵/۶/۲۹
فرض کنید توافق ما این باشد كه رشد اقتصادی، اشتغال ایجاد نمیكند، پس باید بدانیم در این دوره برای ایجاد اشتغال پایدار چه باید كرد. روشهایی در این زمینه وجود دارد که همگی مبتنی بر مزیتهای منطقهای و كشوری است. بر این اساس، طرحی با عنوان «توسعه رستههای پراشتغال منطقهای یا همان تكاپو» تعریف شده است که بر اساس آن باید رستههایی را كه امروزه رونق دارند تقویت كنیم و فرصتهای شغلی حاصل از تقویت را استفاده كنیم.
رستههای «تکاپو» در سطح مناطق و در ارتباط كلی در سطح ملی برای توسعه كمك میشود. عیسی منصوری، معاون اشتغالزایی و كارآفرینی وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی با اشاره به دو سیاست وزارت متبوع خود با عنوان طرح «تكاپو» و «حركت»، تأكید میكند كه برای رسیدن به رشد اقتصادی باید در بخش اشتغال برنامهریزی كرد. او میگوید: «با فرض اینكه رشد اقتصادی لزوما اشتغال ایجاد نمیكند یا حداقل در كوتاهمدت منجر به كارآفرینی نمیشود، سیاستهای مكملی را در نظر گرفتهایم. این سیاستها در دولت و شورایعالی اشتغال و در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به تأیید و تصویب رسیده است. منصوری درباره این طرح تأكید میكند: «در سال گذشته در شش استان به صورت پایلوت کار را شروع كردیم و امسال تاکنون به ٢١ استان رسیده است كه بخش عمده آنها در مرحله تحلیل دینامیك اشتغال استان و شناسایی بیكاران و رستههای در اولویت است». در گفتوگو با منصوری، معاون اشتغالزایی و كارآفرینی وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی جزئیات سیاستهای اشتغالزایی این وزارتخانه بررسی شد.
سه سال از عمر دولت یازدهم گذشته است و فقط یك سال برای تحقق برنامهها زمان باقی است. امروز با توجه به فرصت چندماههای که در اختیار دارید، وضعیت بازار كار را چگونه ارزیابی میكنید؟
واقعیت این است كه در سالهای گذشته و در یك دهه اخیر، اندازه اقتصاد كشور مقداری كوچك شده است و وقتی اندازه اقتصاد كشور كاهنده باشد نمیتوان رشد اشتغال را از آن انتظار داشت. اما نكته بعدی اینكه از یك جایی به بعد اشتغال حاصل كارآفرینی است. كارآفرینی با این تعبیر كه اگر فردی در یك جایی از دنیا تصمیم بگیرد كه یك هفته به مسافرت برود و یك فهرست با اسم پنج كشور جلوی خود داشته باشد و یكی از آن پنج كشور ایران باشد، این موضوع فقط زمانی اتفاق میافتد كه یك وجه منحصربهفرد در ایران وجود داشته باشد كه از سوی كارآفرین ما و به واسطه خلاقیت او این وجه ممیزه منحصربهفرد شكل گیرد. به نظر میرسد در كشور ما با وجود تمایل مردم به كارآفرینی، اقدام به این موضوع مهم كاهش پیدا كرده یا رشد قابلتوجهی نداشته است. بنابراین اگر بخواهیم برای آحاد ملت فرصت خلق کنیم، یك وجه اساسی آن كارآفرینی و ورود ارزش اقتصادی به داخل كشور است. بر اساس برآوردهای آماری تمایل مردم ما به كارآفرینی وضعیت خوبی دارد؛ اما در اقدام به كارآفرینی این شرایط چندان مطلوب نیست. به عبارت دیگر مردم حاضر نیستند ریسك كنند و مخاطره آغاز یك كسبوكار جدید را بپذیرند یا اگر كسبوكاری را آغاز كردهاند آن را توسعه دهند. مردم در لایهای جلوتر، كارآفرینانی هستند كه این ریسك را انجام دادهاند؛ اما توان حضور در بازار جهانی را ندارند. همه اینها دست به دست هم داده و باعث میشود ظرفیت اشتغال در كشور كاهش پیدا كند.
شما بهعنوان معاون اشتغال و كارآفرینی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی،آیا طرحی به دولت ارائه دادهاید كه باعث رشد اشتغال در یك سال پایانی عمردولت شود؟
اولا ما خودمان را جدا از دولت نمیبینیم؛ بنابراین اگر كاری در دست انجام است، بهعنوان بخشی از دولت بوده كه جای خالی مكملی را كه میگوییم كافی نیست، پر میكند. دوم آنكه ما در معاونت اشتغال مشغول انجام این كار هستیم؛ یعنی با فرض اینكه رشد اقتصادی لزوما اشتغال ایجاد نمیكند یا حداقل در كوتاهمدت منجر به كارآفرینی نمیشود، سیاستهای مكملی را در نظر گرفتهایم. این سیاستها در دولت و شورایعالی اشتغال و در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به تأیید و تصویب رسیده است.
منظور شما همان دو طرح تكاپو و حركت است؟
ما درباره یك فرایند سیاستگذاری صحبت میكنیم كه نمود و برایند آن طرحهای متعددی است كه اجرا میشوند. علاوه بر سه طرحی كه درحالحاضر در دست داشته و شروع كردهایم، در ادامه طرحهای دیگری هم اجرا خواهیم كرد.
ایجاد اشتغال از طریق طرحهای تكاپو و حركت چگونه محقق خواهد شد؟
اگر توافق ما این باشد كه رشد اقتصادی، اشتغال ایجاد نمیكند، باید بدانیم در این دوره چه باید كرد؟ یك سری روشها وجود دارد. این روشها مبتی بر مزیتهای منطقهای و كشوری است. در این طرح باید رشتههایی را كه امروزه رونق دارند تقویت كنیم و از فرصتهای شغلی حاصل از تقویت استفاده كنیم. اگر به دوره بحرانهای اقتصادی در اتحادیه اروپا و آمریکا نگاه كنید، اهمیت بازارهای داخلی بیشتر میشود. برای ما نیز همینگونه است؛ برای مثال نساجی و پوشاك، بازار بزرگی در داخل كشور دارد كه ناچاریم برای تأمین نیازهای آن قاچاق كنیم. این خود یك فرصت است و میتوان از آن بهعنوان یك بازار بزرگ استفاده كرد. صنایع دیگری مانند صنعت كفش و صنعت فناوری اطلاعات هم ظرفیت بالایی دارند و میتوان از ظرفیت بازار بزرگ آنها نیز استفاده كرد. به همین ترتیب، روی گردشگری و صنایع پاییندستی پتروشیمی و رشتههای دیگر، مطالعاتی انجام دادهایم و رشته فعالیتهایی كه در دوره ركود و پس از ركود، رونق خوبی دارند و آنهایی را كه علاوه بر رونق، اشتغال خوبی هم میتوانند ایجاد كنند هم شناسایی كردهایم و بعد با همكاری دستگاهها، مداخله برای توسعه این رشتهها را آغاز كردهایم. برایناساس طرحی با عنوان توسعه رستههای پراشتغال منطقهای یا همان «تكاپو» تعریف شده است. در این طرح به این نوع رشتهها در سطح مناطق و در ارتباط كلی در سطح ملی برای توسعه كمك میشود.
بعد از شناسایی این رشتهها برای رونق و رشد اشتغال در آن چه كاری انجام میدهید؟
برای مثال كاری كه در حوزه «آیتی» و «آیسیتی» در استان كردستان انجام دادیم این بود كه بخش خصوصی داخلی و خارجی را به دلیل ظرفیت نیروی انسانی كه در آنجا داشتیم، برای سرمایهگذاری در زیرساخت در شبكه و در تولید محتوا مانند اپلیكیشن و بازیهای رایانهای و ... مهیا كردیم؛ برای نمونه درحالحاضر انستیتوی بازیهای رایانهای در سنندج را ایجاد یا شتابدهنده ایجاد میكنیم. برای كسانی كه ایدههای نوآورانه دارند زمینههای بروز و ظهور با استفاده از كارشناسان بینالمللی و در اتصال با بازارهای جهانی فراهم میشود؛ بنابراین تعداد افرادی كه دنبال تولید آندسته از فعالیتها هستند افزایش و بهاینترتیب میزان اشتغال افزایش مییابد. اگر محصول من در فرانسه هم به فروش برود؛ یعنی من در بازار جهانی هم حضور پیدا كردهام. در مثال دیگر در مشهد ملاحظه شد تقاضای زیادی برای نیروی كار تولیدكننده كفش و مصنوعات چرمی وجود دارد؛ اما این نیروی كار ماهر در آنجا كم است. برای اینكه این مشكل را حل كنیم در مشهد مدرسه كفش تأسیس و مربی خارجی و تأسیسات و تجهیزات مناسب برای آموزش فراهم كردیم. آنها تعدادی مربی داخلی را آموزش دادند كه امروز همان دانشآموختگان مشغول آموزش بقیه هستند. این پرورشیافتگان یا نیروی كار ماهر، جذب تولیدكنندگان موجود میشوند یا برای خود كسبوكار جدیدی راه میاندازند. این طرح شامل بانوان هم میشود و علاقهمندان میتوانند مراجعه كنند و حاصل كار را ببینند. در واقع ما نقاط فشار بر گلوگاههای هر صنعتی را پیدا و آن را برطرف میكنیم. امروز در تبریز كفش را از تركیه وارد میكنند و آن را مونتاژ میكنند و میفروشند. اگر نیروی كار فارغالتحصیل ما كه در رشتههای مرتبط درس خواندهاند از سوی نیروهای خارجی آموزش ببینند و وارد بازار كار شوند، هم مشكل طراحی ما حل شده و هم رقابتینبودن قیمت كفش حل میشود. بهاینترتیب علاوه بر ایجاد فرصت شغلی، جلوی واردات گرفته میشود. در كنار این موضوع ما در تلاشیم كه حدود پنج شركت خوب تبریز را به بازار جهانی متصل كنیم؛ پس دقت كنید مثالهای من با اینكه بیاییم و به بنگاهها وام بدهیم فرق دارد. ابزار توسعه وام نیست و اصولا اشتغالی كه با وام شروع شود، اقتصاد پایداری نیست. تجربه سالهای گذشته در كشور این موضوع را نشان داده است.
این طرحها نیازمند اعتبار و بودجه است.آیا برای هزینه اجرای طرحهای پیشنهادی، تدبیری اندیشیده شده است؟
شما مقایسه كنید یك حجم عظیمی پول خرج میكنید و به بنگاهها وام میدهید تا اشتغال ایجاد شود. فرض كنید ٥٠٠ میلیارد تومان میخواهید به یك صنعت خاص وام بدهید. به هر بنگاه صد میلیون تا یك میلیارد تومان. این در حالی است كه برای ایجاد مركز طراحی نیازمند هزینه حدود ٢٠٠ میلیارد تومانی هستید. این را مقایسه كنید با ٥٠٠ میلیاردی كه در ابتدا قرار بود هزینه كنید. در صورتی ٥٠٠ میلیارد اولیه اثربخش خواهد بود كه این ٢٠٠ میلیارد تومان هزینه شده باشد. اصولا حوزه اشتغال حوزه وام نیست؛ اما اعتبار میخواهد. به شرط اینكه زمینه توسعه آن صنعت را فراهم كنیم. آن وقت موضوعی برای وامگرفتن پیدا میشود. اگر از این راه پیش نرویم، حتی اگر وام یارانهدار هم بدهیم آیا وامگیرندهای كه سود بنگاه اقتصادی آن ١٥ درصدی است، به صلاح خود میبیند وام یارانهدار چهاردرصدی را به مجموعه خود ببرد؟ یا اینكه بهصرفهتر میداند این پول را در بانك بگذارد و سود ٢٢ درصدی دریافت كند. قطعا در این حالت وامدادن منجر به بهبود آن صنعت نخواهد شد؛ اما اگر ما مسیر توسعه را باز كنیم تا باز آن صنعت رونق بگیرد، آنوقت موضوعی برای وامگرفتن پیدا میشود.
من پاسخ خود را دریافت نكردم. آیا دولت پذیرفته است این اعتبار را برای اجرای طرحهای پیشنهادی شما تخصیص دهد و درحالحاضر آیا ردیف بودجهای برای این مسئله وجود دارد؟
ما پیشنهاد دادهایم و از سوی سازمان برنامه پذیرفته شده است. این موضوع در قالب برنامه ششم پیشنهاد شده و به طور جداگانه از منابعی كه وجود داشته، سازمان برنامه این قول را به ما داده است. اجازه دهید به اینکه چه رقمی قرار است تخصیص یابد نپردازیم.
اجرای بستهای كه آن را ترسیم كردهاید نیازمند زمان است. فكر میكنید چه زمانی نتایج اولیه آن بروز كند؟
بخشی از نتایج را میتوان در ٦ تا ٩ ماه آینده مشاهده کرد؛ اما بخشی از آن زمان میبرد. آن چیزی كه در لایه دیگر وجود دارد، لایه كلان است؛ یعنی اصلاح سیاستهای پولی و مالی و تجارت خارجی معطوف به اشتغال؛ برای مثال درحالحاضر در بخش مالی قانون مالیاتهای ماده ١٣١ كه مواد آن بر اساس قانون رفع موانع تولید تنظیم شده، بنگاههای تولیدی و معدنی كه نیروی كار جدید بگیرند مالیاتشان صفر خواهد بود. پرسش من این است: آیا بر اساس دادههای ملی و میدانی كه داریم، فقط بنگاههای تولیدی یا معدنی هستند كه اشتغال ایجاد میكنند؟ به عقیده من خدمات مولد و برخی از اصناف با دستهبندیهای خاص وجود دارند كه میتوانند به این فهرست اضافه شوند. من اتفاقی را که در كشور در حال وقوع است، تحول ساختاری ترجمه میكنم؛ تحول ساختاری یعنی اینكه معمولا در اقتصاد ما اشتغال در بخش كشاورزی بیشترین اوج را دارد و بعد تمایل پیدا میكند به سمت صنعت كارخانهای و سپس به سمت خدمات؛ بنابراین معنای آن این است كه ما در بخش صنعت یك دوره اوج اشتغال را خواهیم داشت. در كشورهایی مانند هند و برزیل و ... بررسی شده است كه این اوج اشتغال افولش زودتر فرامیرسد و تمایل به سمت خدمات شكل میگیرد. برای اینكه بخش آیتی، بحثهای های-تك و بحث دانشبنیان تبدیل به نیاز روز جامعه شده است و نیروی كار نگاه میكند میبیند كه تحصیلكرده است و میتواند به ازای وقتی كه میگذارد درآمد بیشتری داشته باشد؛ بنابراین به سمت خدمات مولد متمایل میشود. در كشور ما هم این اتفاق در حال وقوع است؛ اما متأسفانه به دلیل ابتلا به بیماری هلندی، دوباره در حال بازگشت به بخش كشاورزی هستیم؛ یعنی زمانی که نیروی كار از صنعت اصفهان ریزش كرد، بیکاران در موج دوم به روستای خودشان بازگشته و روی زمین كشاورزی كار میكنند.
فكر میكنید این اتفاق نامباركی است؟ بههرحال كشاورزی هم یكی از زیرساختهای اقتصادی كشور است و توسعه آن میتواند منجر به رشد شود؟
این موضوع معنای توسعه نمیدهد؛ بلکه به این معنی است که بهرهوری رو به كاهش رفته است. این در حالی است كه ما همواره تلاش میكنیم كشاورزی صنعتی شود و توسعه پیدا كند و نیروی كار مازاد آن در بخش صنعت یا خدمات حضور پیدا کند. وقتی فردِ بیکارشده در بخش صنعت مجددا به روستای خود بازمیگردد، این به معنای تخریب محیط زیست است؛ چون آب كافی وجود ندارد؛ ولی آن فرد میخواهد كشت كند و به حفر چاههای غیرمجاز برای كشت در زمینهای بایر روی میآورد، یا اگر در نزدیكی جنگل زندگی میكند، جنگل را تخریب میكند. ما اگر این بخش را تقویت كنیم این نیروی كار بهجای بازگشت به بخش كشاورزی به حوزههای خدمات مولد بازمیگردد. پیشنهاد میكنم در بخش آیتی نمونههایی از اتفاقات روز را ملاحظه كنید. فارغالتحصیلانی كه بسیار سریع میتوانند به طرحهای جدید برسند و نوآوری داشته باشند، میتوانند در این حوزه فعال باشند. ما كار را در كشور از كردستان شروع كردیم و میخواهیم در پنج استان دیگر هم انجام بدهیم؛ برای مثال ما در كردستان چهار هزار نفر فارغالتحصیل در حوزه كسبوكار داریم. این چهار هزار نفر چگونه میتوانند وارد بازار کار شوند؟ میتوان به آنها آموزش داد و برای کسب مهارت به آنها کمک کرد تا مثلا برای شركتی در هند نرمافزار بنویسند و وقتی این نرمافزار در هند و بازارهای اروپا به فروش برسد ما به نتیجه رسیدهایم. اگر در كره جنوبی هم نیاز به نوشتن نرمافزار وجود داشته باشد، بچههای همینجا میتوانند بنویسند. این كاری است كه امروز دوستان ما شروع كردهاند. ظرفیت ارزشزایی اقتصادی ابتدا در بخش زیرساخت بوده است؛ برای مثال گسترش شبكه فیبر نوری در حوزه آیتی یا توسعه شبكه موبایلی. درحالحاضر كسب درآمد به سمت تولید محتوا متمایل شده است. اگر پاساژ الكترونیك محصولات پوشاك داشته باشیم هركسی كه بیایید در این پاساژ الكترونیك خرید كند ورودش برای من بهعنوان صاحب فروشگاه مساوی با درآمد است. فروشندههایی كه در این سایت هستند باید به من پرداخت داشته باشند و هر خریدوفروشی كه اتفاق میافتد برای من درآمد ایجاد میكند و دوستان ما در حال انجام چنین كاری هستند. این مهمترین افق درآمد در حوزه آیتی است كه ما در تلاشیم آن را به استانها ببریم. تمركز اصلی فعالیتهای معطوف به آیتی كه درآمد ایجاد میكند در تهران است. وقتی آن را به استانها كه ظرفیت بسیار خوبی هم دارند انتقال بدهیم، هم به نتیجه رسیدهایم هم اشتغال ایجاد شده و هم ثروت به مناطق رفته و توزیع شده است. این مشاغل، مولد هستند؛ ولی چون مجازیاند برای دولت ملموس نیست. ارزش افزوده این صنعت نسبت به ارزش افزودهای كه صنعت خودروسازی دارد بالاتر است. بیایید درآمد یك شركت تولیدكننده نرمافزار را با تركیش ایرلاین مقایسه كنیم. وقتی سرمایه و داراییهای ثابت ایرلاین را با این شركت آیتی بیس مقایسه كنیم قطعا این شركت آیتی چند صد برابر دارایی بیشتر دارد.
منظور شما این است که ایران تولید اپلیكیشن و نرمافزار برای كشورهای دیگر انجام دهد؟
بله، زمانی که پول در این بخش اینجا ارزش ایجاد میكند چه اشكالی دارد. برای نوشتن یك نرمافزار پول پرداخت میشود و به داخل كشور میآید؛ اما چون مجازی است و به چشم نمیآید روی آن به عنوان یك فعالیت مولد حساب نمیشود. همین موضوع نشان میدهد ما نیاز به یك گذار به دوره جدید و درك جدید از حوزه آیتی داریم. آیتی رشتهای است كه نسبت به سایر رشتههای دیگر بیشترین تعداد فارغالتحصیلان بیكار را دارد. ما بهشدت در این بخش ظرفیت دارایم و امروز در حوزه تولید محتوا شما خیلی راحت و بدون هیچ سرمایه اولیهای میتوانید با داشتن خلاقیت این كار را انجام دهید. كسی كه مهارت داشته باشد، خیلی خوب میتواند از این حوزه كسب درآمد داشته باشد.
حوزه دیگر كه به آن میپردازم، گردشگری است. در این حوزه ما خیلی راحت برای سختافزار آن ازجمله هتل و ... وام میدهیم. اتفاقا وام یارانهدار هم میدهیم، اما برای خود گردشگری این كار را نمیكنیم. گردشگری كه از خارج به ایران میآید دنبال هتل لوكس ما نیست؛ بلکه دنبال گرفتن حسی از زندگی مردم است. این فرصت را باید فراهم و روی آن سرمایهگذاری كنیم؛ بنابراین در سمنان، كرمانشاه و كردستان در سال گذشته طرح تكاپو را كه به این نكات توجه داشت آغاز كردیم. در كردستان مركز صنایع خلاقه این هاب ظرفیتها را در درون خود متمركز و آنها را درون خود توسعه میدهد. سپس توان عرضه این كالا را در بازار جهانی توسعه میدهد و آنها را به این بازار متصل میكند.
درباره پروژههای اختصاصی كه برای این دو طرح ایجاد شده توضیحاتی را ارائه دهید. قرار است امسال در چه استانهایی فعال شود؟
ما در سال گذشته در شش استان به صورت پایلوت کار را شروع كردیم و امسال تاکنون به ٢١ استان رسیده است كه بخش عمده آنها در مرحله تحلیل دینامیك اشتغال استان و شناسایی بیكاران و رستههای در اولویت است. تصمیم داریم بنا به نیاز شروع کنیم. در هفتههای پایانی مردادماه در استان گلستان كار خودمان را روی طرح گردشگری آغاز كردیم. در همان استان گلستان رشته زنبورداری را نیز شروع كرده بودیم و ١٠ میلیون دلار از منابع بینالمللی نظیر سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل (یونیدو)، برای این صنعت در كشور اختصاص دادیم. هفته گذشته از شركتی كه شش درصد بازار جهانی عسل را در اختیار دارد برای سرمایهگذاری در این بخش دعوت كردیم. این برند حاضر است در كشور سرمایهگذاری انجام دهد و این صنعت را توسعه دهد و سود خود را نیز خواهد برد. این یعنی یادگیری و ارتقای سطح تولید عسل در كشور. به ازای هركدام از این موارد تكتك لایههایی كه گفته شد دیده میشود؛ البته برای ورود به بازار جهانی سه سال زمان نیاز است؛ ولی در مرحله شوره نیز نتایجی فراوانی دارد. ما در حال ایجاد آزمایشگاه مرجع عسل با مشاركت وزارت كشاورزی در مهرشهر هستیم. در واقع ما مسئول اركستراسیون اشتغال هستیم؛ ولی خودمان قرار نیست جای دستگاه دیگری كار كنیم. بنابراین طرح كلی را میدهیم و بعد مشاركت دستگاهها را میگیریم و در داخل استانها مشغول فعالیت میشویم. در مورد آیتی ما با مشاركت وزارت آیسیتی شروع كردیم و با استانداریها و همه دستگاههای دیگر و ١٥ شركت بخش خصوصی داخلی و خارجی به استان كردستان رفتیم و پروژه آغاز شد. ما تنها پیگیری و تسهیل میكنیم.
آیا از ظرفیتهای مالی دستگاههای دیگر هم استفاده میكنید؟
بله. برای مثال وزارت آیسیتی گفته است اگر جایی نیاز است یك میلیارد تومان هزینه میكنم البته این رقم در مقایسه با چند صدمیلیارد تومانی كه بخش خصوصی هزینه میكنند زیاد نیست.
دستگاههای دولت نظام فعالانه مدیریتكردن را ندارند؛ اما ما این سیستم را ایجاد كردیم. این باعث میشود كه گلوگاهها شناسایی شود تا به نتیجه برسیم.
شما گفتید طرحهای تكاپو و حركت در ٢١ استان در حال اجراست غیر از این دو طرح آیا طرح دیگری هم دارید؟
طرح دیگری داریم در كه در بحث كارآفرینی است و در آن كارآفرینی را از جنس سیاستگذاری و اصلاح سیاستهای كشور معطوف به كارآفرینی دنبال میكنیم. واقعیت این است كه ما وارد دوره كارآفرینی نشدیم؛ بنابراین سیاستهای ما معطوف به كارآفرینی نیست. اصولا وامدادن كمكی به كارآفرینی نمیكند. به طور اختصار باید گفت پروژه سوم كه یكی از طرحهای اقتصاد مقاومتی هم هست بحث اصلاح سیاستهای توسعه كارآفرینی است. یكی از زیرمجموعههای آن كارآفرینی اجتماعی بوده و یكی دیگر تأمین مالی خرد معطوف به كارآفرینی است. در كنار اینها طرح نظام جامع بازار كار را دنبال میكنیم كه آن را در كشور نداریم. با وجود اینكه مورد تأكید در دورههای مختلف بود؛ اما هیچگونه اقدام اجرائی صورت نگرفته است. امروز با استفاده از ظرفیتهای بینالمللی و كاشناسان خوبی كه دراینزمینه هستند این كار را شروع كردهایم؛ یعنی نظامی كه تمام ظرفیتهای كشور را شناسایی كند و آنها را به نتیجه برساند.
ارسال کننده :
مدیر سیستم