چاپ این صفحه

بررسی وضعیت بازار پلی‌پروپیلن‌های نساجی‎

التهاب در بازار پلی‌پروپیلن‌های نساجی‌گویی مدت‌ها است که به یک روال عادی بدل شده و دیگر خبر مهمی محسوب نمی‌شود هرچند که بازگشت آرامش به این بازار نیز شاید تنها رویایی شیرین به نظر برسد.

به گزارش فرا رو، نگاهی به وضعیت معاملاتی در سال‌های اخیر هم نشان می‌دهد که بازار پلی‌پروپیلن‌های نساجی مدت‌ها است که روی آرامش به خود ندیده گویی ادامه التهاب در این بازار به سرنوشت قطعی و محتوم آن بدل شده است. بی‌توجهی بدنه تصمیم‌سازی و مدیریتی به این بازار، وجود تقاضای واقعی در صنایع پایین‌دستی و واقعیت محدود بودن حجم تولید داخلی مواردی است که نمی‌توان از کنار آن به سادگی عبور کرد.


ساده ترین پاسخ برخی دست‌اندر‌کاران این بازار ضعف عرضه داخلی است که البته کاملا درست است، ولی پاسخی به وضعیت این بازار به شمار نمی‌رود. در دنیای امروز در شرایطی که تقاضایی برای یک کالای خاص وجود داشته باشد، قطعا بازارهای دیگر و تصمیم سازان اقتصادی و تجار برای تغذیه ایمن تقاضا دست به کار شده و با واردات، پیش خرید یا معاملات سلف یا سایر شیوه‌ها به سرعت به سمت تثبیت اوضاع حرکت می‌کنند، ولی آمارها نشان می‌دهد که این وضعیت یعنی برتری جدی تقاضا بر عرضه‌ها سال هاست که در این بازار خودنمایی کرده است.

از سوی دیگر هنوز هم بخشی از تولید در این گروه کالایی بدون توجه به گرید با کد تعرفه 39021030 در مسیر صادرات قرار دارد مثلا در سال 95 شاهد صادرات بیش از 87 هزار تن از این کالا بوده‌ایم. حال سوال این جاست که آیا با فرض التهاب در بازار داخلی و البته معامله با قیمت‌هایی بالاتر از نرخ‌های بین‌المللی به کمک رقابت در بورس کالا، آیا صادرات این حجم از کالا از توجیه اقتصادی برای کشور برخوردار است؟

نکته دیگری که در این بین خودنمایی خواهد کرد را باید در گریدهای صادراتی به‌شمار آورد، زیرا ساده ترین پاسخ به این قبیل سوالات را می‌توان در عدم نیاز داخلی به برخی گریدهای تولیدی برشمرد. در این‌خصوص نیز نقش مدیریت گرید ناخودآگاه برجسته خواهد شد یعنی می‌توان تمرکز تولید را بر گریدهایی قرار داد که تقاضای بیشتری در بازار داخلی دارند که می‌تواند به سودآوری بنگاه تولیدی و همچنین افزایش اشتغال و کاهش خام فروشی منجر شود.

نکته دیگری که در این بین خودنمایی می‌کند را باید مشکلات جهانی در عرضه پلی‌پروپیلن‌ها به شمار آورد، زیرا در اقصی نقاط جهان میل به مصرف پلی‌پروپیلن‌ها که از کاربرد و کیفیت بالاتری در بین بسیاری از پلیمرها برخوردار است افزایش یافته، ولی صنایع بالادستی و تولیدکننده آن هنوز هم به میزان لازم گسترش پیدا نکرده‌اند که در کنار رونق تولید از شیل‌های گازی حداقل در آمریکا، شرکت‌های پتروشیمی به این سمت متمایل شده‌اند.

مطلب فوق واقعیتی غیرقابل انکار است، ولی تمام ماجرا نیست زیرا در صورتی که تقاضا بر عرضه به‌صورت واقعی در مکانیزم بازار فزونی یابد باید جهش‌های غیرمنتظره قیمتی را در جهان شاهد باشیم که بارها در کالاهای مختلف تجربه شده است، ولی درخصوص پلی‌پروپیلن‌ها هنوز هم در بازارهای جهانی قیمت‌ها نسبتا آرام و با ثبات هستند و در نوسانی منطقی با سایر انواع پلیمرها نوسان می‌کنند، بنابراین فرضیه عدم وجود پلی‌پروپیلن کافی در بازارهای جهانی رد خواهد شد اگرچه فراز و فرودهای خاصی را تجربه می‌کند.

نکته دیگری که در آمارهای معاملاتی قابل مشاهده است را می‌توان برتری محسوس تقاضا بر عرضه و حجم معاملات به شمار آورد که موجب خواهد شد تا اغلب عرضه‌ها با رشد قیمتی و رقابت مورد داد و ستد قرار گیرند. همین ویژگی موجب می‌شود که بسیاری از فعالان مجاز در بورس کالا که شاید نیازی به این مواد اولیه نداشته باشند، به دلایل مختلف به سمت خرید ترغیب شوند که موجب خواهد شد بخش بزرگی از تقاضای بی‌دلیل و بدون تقاضای مؤثر معین در واحدهای تولیدی، به بورس کالا وارد شود.

این موارد باعث می‌شود که نتوانیم از آمارهای بورس کالا به‌عنوان مرجعی برای تقاضای واقعی در بازار داخلی یاد کنیم هرچند که مدیریت عرضه‌ها و رشد آنها می‌تواند به سرعت بخش قابل توجهی از تقاضای غیرواقعی در بازار را محدود کند.


به سادگی می‌توان گریدهای مختلف پلی‌پروپیلن‌های نساجی را به دو گروه اصلی تقسیم بندی کرد؛ بخشی که عرضه‌ها و تقاضای محدودی داشته و گاهی به‌صورت نوآوری یا عرضه‌های مقطعی و حتی الزامی عرضه می‌شوند، عرضه و تقاضای محدودی داشته و بازار اهمیت چندانی برای آنها قائل نیست.

گریدهایی همچون CR380، HP500J، V30S و Z30G که نقش مهمی در معاملات نداشته ولی باز هم بخشی از ظرفیت تولید را به خود اختصاص می‌دهند که ممکن است در پاره‌ای از اوقات الزام فنی یا مدیریتی داشته باشند. گروه دیگر که بدنه اصلی معاملات را تشکیل می‌دهند همچون Z30S، C30S، RG1102XL، RG1102XK و حتی HP552R، 1102L و SF060 که بدنه اصلی معاملاتی را در ماه جاری تشکیل داده‌اند.

در خلال این دو گرید شاهد هستیم که گریدهایی همچون ZH552R، ZH550J و HP550J بخش قابل توجهی از تقاضا را به خود اختصاص می‌دهند که البته ممکن است از لحاظ فنی (MFR) برخی انتقادات به این تقسیم بندی وارد باشد، اما نگاهی به این گریدها نشان می‌دهد که پراکندگی این گروه‌های کالایی به وخامت اوضاع دامن زده هرچند که بازار به آرامی به سمت گریدهایی با کاربرد پیشرفته‌تر (و البته MFR بالاتر) متمایل شده است. این وضعیت نشان می‌دهد که بازار پلی‌پروپیلن‌ها به سمت تولید کالاهایی با کیفیت بالاتر متمایل شده که نیاز به حمایتی جدی را برجسته می‌سازد.

در نهایت محدودیت‌های صادراتی به‌صورت واقعی و دقیق تر الزام به تأمین نیاز داخل و سپس صادرات، مدیریت گرید و واردات رسمی و منطقی برای مدیریت بازار به کمک ابزارهای معاملاتی در بورس کالا همچون معاملات سلف را می‌توان از ابزارهای حمایت از این بازار به‌شمار آورد. این ذهنیت که بازار پلی‌پروپیلن‌های نساجی باز هم التهاب را تجربه خواهد کرد، می‌تواند به‌عنوان پاشنه آشیل این بازار تلقی شود زیرا ابزارهای کافی برای مدیریت بازار وجود دارد، البته اگر به چنین نیازی معتقد باشیم.

چاپ این صفحه