توسعه پایدار با «انقلاب دانایی»‎

تعداد بازدید : 2487
برای رسیدن به «توسعه» باید «ساحت اندیشه» را دریابیم. در این گفتار قصد دارم پیرامون موضوع «بیم‌ها و امیدها» و «ملاحظات آینده» بگویم و دغدغه ۱۵سال‌های را با شما در میان بگذارم که پیوسته در برنامه مطالعاتی خود دنبال کرده‌ام
براساس آن دغدغه، ما بیش از پیش به «مواجهه‌ای خردورزانه» برای آینده و اقتصادمان نیازمندیم.
از این زاویه، ما با یک پارادوکس روبه‌روایم؛ پارادوکس «توسعه‌خواهی» در یک ساختار «رانتی». کسی که در جست‌وجوی «توسعه» برمی‌آید از جنبه معرفتی کسی است که نگاه خود را به «آینده» معطوف می‌کند.
دکتر حسین مهدوی در سال ۱۹۷۰ میلادی و در مقاله پیشگام خود که به بحث «دولت رانتی» پرداخته بود، مهم‌ترین مشخصه نظام رانتی را غلبه نظام‌وار «کوتاه‌نگری» بر فرآیندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع عنوان کرده است؛ یعنی ترجیح مصالح کوتاه‌مدت به ملاحظات بلندمدت.
از این‌رو است که از نظر برخی نظریه‌پردازان توسعه، وقتی «کوتاه‌نگری» در یک جامعه، «وجهی سیستمی» پیدا می‌کند، به مهم‌ترین کانون «بازتولید توسعه‌نیافتگی» بدل می‌شود. در چنین شرایطی، تا زمانی که نتوانیم مسائل خود را در «ساحت اندیشه» حل کنیم، نمی‌توانیم گامی پیش ببریم؛ حتی اگر بخواهیم تغییری در وضع موجود بدهیم، باز عنصرِ زیربنایی «فرهنگ و اندیشه» اثرگذار خواهد بود. از این‌رو معتقدم، «طرح مسائل» و فرصتی برای «گفت‌وشنود» می‌تواند در این زمینه برای ما راهگشا باشد. در اقتصاد رانتی، بیشتر مناسبات در هیچ کدام از ساحت‌های حیات جمعی، دوطرفه نیست.
بنابراین، ما تمرین گفت‌وگو در حد مطلوب نداریم. از این‌رو، بازکردن افقی برای گفت‌وگو به‌ویژه اگر درباره آینده باشد، یک گام مفید به‌منظور آماده شدن برای آینده است. از این زاویه، من «انقلاب دانایی» را راهگشای افق آینده‌مان می‌دانم. در «انقلاب دانایی» گستره و عمق تغییرات در همه عرصه‌های حیات جمعی انسان‌ها سرعت و شتاب پیدا می‌کند و در این شرایط، اگر «آمادگی فکری» به‌موقع فراهم نشود ما «فرصت‌ها» را به «تهدید» و تهدید را به «فاجعه» بدل خواهیم کرد.
اگر بخواهیم یک ردگیری تاریخی کنیم، درمی‌یابیم که از جنبه اقتصادی با یک نقطه‌عطف در تاریخ بشر روبه‌رو هستیم؛ این دوره، به ربع پایانی قرن هجدهم بازمی‌گردد هرچند بسترهای فکری این بزنگاه تاریخی، در قرن ۱۵ کلید خورد و به تعبیری، کشورهای توسعه‌یافته بیش از ۳ سده فرصت داشتند تا طول و عرض مسئله را بسنجند و ترتیبات نهادی متناسب را ایجاد کنند.
واقعیت این است که چنین فرصتی برای کشورهای در حال توسعه وجود نداشت هر چند فرصت‌های خارق‌العاده دیگری داشتند و نتوانستند از آن استفاده کنند. براساس مطالعات توسعه، چنانچه «خلاقیت» در جامعه‌ای محدود شود، آن جامعه با اختلال روبه‌رو خواهد شد، اما این بدین معنا نیست که ما از دستاوردهای پیشینی بشر در طول تاریخ استفاده نکنیم.
ما نمی‌توانیم در ربع نخست قرن بیست‌ویکم دوباره از نو، آتش را کشف کرده یا چرخ چاه اختراع کنیم! اینها میراث‌هایی است که در اختیار جامعه بشری است و همه کم و بیش بر آن توافق داریم.

دکتر فرشاد مومنی - اقتصاد دان
منبع :
ارسال کننده :
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال